پاسخ اجمالی:
حضرت زهرا ((سلام الله علیها)) به عنوان برترین بانوی عالم هستی، دارای ابعاد والای شخصیتی و اخلاقی میباشند و این شخصیت، مورد توجه خاص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت ((علیهم السلام)) و بزرگان مسلمان و غیر مسمان بوده و می باشند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به عنوان خاتم پیامبران، دعوت انبیاء گذشته را تکمیل کردند؛ بعد از ایشان، امامان از نسل حضرت زهرا ((سلام الله علیها) ، به امامت رسیدند و مسیر هدایت را بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ادامه دادند و بقای اسلام بواسطه همین شجره مبارک، تحکیم وتثبیت شد. بنابراین ثمر دهی تلاش ها و دستورات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ، منوط به وجود با برکت ایشان بوده است و ما این هدایت و نجات از ضلالت را، مدیون حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هستیم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) تلاشها و مجاهدت های زیادی در زندگی اجتماعی از خود نشان دادند که برخی از آنها موارد زیر است:
1. دفاع از امام معصوم تا پای جان؛
2. ظلم ستیزی و دفاع از حق؛
3. مقام خضوع و عبادت دربرابر خداوند؛
4. مقام والای علمی؛
5. رعایت حقوق فرزندان و همسر
6. سازش با سختی ها
با توجه به اینکه تنها شناختن ابعاد نورانی شخصیت ایشان برای اصلاح جامعه و سیر به سمت تعالی کافی نیست و نظر به اینکه وظیفه مداری ایجاب می کند این ابعاد برای محیط جامعه و افکار عمومی هم روشن شود، وظیفه ما در قبال ایشان این است که این بانو را با این ابعاد شخصیتی بیان شده، به جامعه بشناسانیم و معرفی کنیم.
پاسخ تفصیلی:
فاطمه زهرا علیها (سلام الله علیها) ، الگو برای تمام انسانها و حجت خدا بر امامان معصوم ((علیهم السلام)) و اسوه ها و سپس توجه و دقت به الگوها و اسوه ها و تاسی به رفتار و اعمال آنها می باشد، با معرفی این ابعاد اخلاقی و شخصیتی، می توانیم وظایف خود را در این راه بهتر بشناسیم و طبیعتا به وظایف خود به نحو شایسته تری عمل کنیم.
در روایتی که در کتاب الغیبه شیخ طوسی رحمة الله علیه آمده ، به الگو و اسوه بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خوبی تصریح شده است. امام مهدی (علیه السلام) در توقیع شریفی می فرمایند:
وفِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.
دختر رسول خدا، الگوی مناسبی برای من است.
الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفاى460هـ)، کتاب الغیبة، ص 286، تحقیق الشیخ عباد الله الطهرانی/ الشیخ على احمد ناصح، ناشر: مؤسسة المعارف الاسلامیة، الطبعة الأولى، 1411هـ.
امام عسکری (علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را حجت بر امامان معرفی نموده است:
«نحن حجّة اللّه على الخلق، و فاطمة حجّة علینا.
ما حجت خدا بر مخلوقات هستیم و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حجت خدا بر خود ماست.
بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله (متوفای قرن 12)، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال ج11، ص7، ناشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشریف، مکان چاپ: ایران؛ قم
این روایت، در کتاب دیگری با این عبارت آمده است:
نحن حجة الله على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه علینا.
ما حجت خدا بر خلق هستیم و مادر ما فاطمه (سلام الله علیها) حجت خدا بر ماست.
اطیب البیان فی تفسیر القرآن،طیب سید عبد الحسین، ، ج13، ص: 225، ناشر: انتشارات اسلام، سال چاپ: 1378
در هر سه روایت، بحث الگو گرفتن و اسوه پیدا کردن مطرح شده است و سپس به معرفی و مشخص کردن الگو پرداخته شده است؛ از آنجا که عمل معصوم برای ما حجت قطعی میباشد، معرفی یک شخص از سوی امام (علیه السلام) به عنوان الگو، روشن کننده راه و از سوی دیگر نشان دهنده علو مقام شخص معرفی شده می باشد؛ زیرا امام معصوم که شخصی را به عنوان الگو معرفی می کند که نقصانی در اعمال او نباشد و معرفی حضرت زهرا (سلام الله علیها) به عنوان اسوه و الگو از سوی امام، همین نتایج و ثمرات را دارد و راه و ظایف ما را در این راه مشخص می کند.
وظایف ما در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها)
باتوجه به مقدمه فوق و با دقت در شخصیت نورانی ایشان، 2 وظیفه به عنوان وظایف فردی و اجتماعی ما، مشخص میشود:
1. شناساندن ایشان به عنوان الگو به افراد اجتماع و معرفی ابعاد اخلاقی وعملی ایشان به عنوان یک الگوی بی بدیل
ابعادی چون اهمیت به تعلیم و تعلم، معرفت، صبر و متانت، عفت، عبادت و خداشناسی، اهتمام به تربیت اولاد و همسر داری، عدم سکوت در برابر ظلم و تلاش همه جانبه در حمایت از حق و دفاع تمام قد از امام معصوم (علیه السلام) در زندگی ایشان برجسته است و نمود ویژه دارد؛ به عنوان وظیفه اول، در حد فهم و معرفت و توان خود، این بانوی آسمانی را با این فضایل و ویژگیها به جامعه معرفی کنیم.
2. توجه به ابعاد شخصیتی و فرهنگ رفتاری حضرت زهرا (س) و الگو گرفتن از آن در زندگی فردی
1. معرفت به امام و دفاع از امام معصوم (علیه السلام) تا پای جان
در شرایطی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) روزها و ساعت پایانی عمر شریف خود را سپری میکردند و حال مناسبی نداشتند، عده ای از زنان مدینه به محضر حضرت فاطمه علیها سلام شرفیاب شدند، تا جویای احوال ایشان باشند؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، علی رغم حال نامساعد، به دفاع از حقوق پایمال شده همسر خود پرداختند و با اشاره به ظلم های مرد نمایان آن زمان در حق امیر المؤمنین و ریشه این ظلم ها وخیانت ها، زبان به مدح همسر مظلوم خویش گشودند و عاقبت این خیانت افراد در حق علی (علیه السلام) را برشمردند.
لما مرضت فاطمة علیها السلام المرضة التی توفیت بها دخل النساء علیها فقلن کیف أصبحت من علتک یا بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم فقالت أصبحت والله عائفة لدنیاکم قالیة لرجالکم لفظتهم بعد أن عجمتهم وشئنهم بعد أن سبرتهم فقبحاً لفلول الحد وخور القنا وخطل الرأی وبئسما قدمت لهم أنفسهم إن سخط الله علیهم وفی العذاب هم خالدون لا جرم لقد قلدتهم ربقتها وشنت علیهم عارها فجدعا وعقرا وبعدا للقوم الظالمین ویحهم أنى زحزحوها عن رواسی الرسالة وقواعد النبوة ومهبط الروح الأمین الطبن بأمور الدنیا والدین إلا ذلک هو الخسران المبین وما الذی نقموا من أبی الحسن نقموا والله منه نکیر سیفه وشدة وطأته ونکال وقعته وتنمره فی ذات الله وبالله لو تکافئوا على زمام نبذه رسول الله صلى الله علیه وسلم لسار بهم سیراً سجحاً لا یکلم خشاشه ولا یتعتع راکبه ولأوردهم منهلاً رویاً فضفاضاً تطفح ضفتاه ولأصدرهم بطاناً قد تحرى بهم الری غیر متجل منهم بطائل بعمله الباهر وردعه سورة الساغب ولفتحت علیهم برکات من السماء وسیأخذهم الله بما کانوا یکسبون.
أبی الفضل احمد بن أبیطاهر المعروف بابن طیفور (متوفاى280 هـ ) بلاغات النساء، ص: 9، ناشر: منشورات مکتبة بصیرتی ـ قم.
در آن بیماری که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در اثر أن به شهادت رسیدند، عده ای از زنان مدینه برای احوال پرسی، خدمت ایشان حاضر شدند، و جویای حال ایشان شدند وسؤال کردند که با این بیماری چه حال و وضعیتی دارید؟ حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: قسم به خدا، روزگار را می گذرانم ، در حالیکه از دنیای شما متنفرم و از مردان شما کراهت و بیزاری پیدا کردم، با آنان سخن گفتم بعد از آنکه آنان را لال یافتم، آن ها را دشمن خود یافتم، بعد از آن که آن ها را آزمودم؛ چقدر کندی شمشیر و شکستگی نیزه و تغییر موضع شما زشت است؛ چه اعمال بدی برای آخرت خود پیش فرستاده اند در حالیکه خداوند بر آنان غضب نموده ودر آتش جهنم جاودان من گردنبند غصب خلافت را به گردن این افراد انداختم (مسبب غصب خلافت این ها هستند) و ننگ این عمل را مختص این ها می دانم؛ بنابراین دوری از خیر وهلاک شدن ودوری از رحمت خدا سزاوار این قوم ظالم است که خلافت را از کسانی جدا کردند که رسالت به واسطه آن ها استوار است ( اهل بیت رسالت) و ستونهای نبوت ومحل نزول جبرئیل اند و در امور دنیا و دین زیرکند، و این زیان و خسارتی آشکار است و این چه انتقامی است که از علی (علیه السلام) گرفتند؟، انتقام نگرفتند، مگر به خاطر (ترس از) شمشیر استوار او (وتنفری که از شمشیر او داشتند) و شدت غلبه و لگد مال کردن (مجرمان در راه خدا و در میدان های نبرد) و جنگهای شدید او (و به خاطر ترس از) خشم او در راه خدا. قسم اگر آن ها بر پیمانی که رسول خدا برای علی (علیه السلام) بسته هم پیمان می شدند (امامت و خلافت ایشان را می پذیرفتند) آن ها را به نیکه راه بری می نمود و (مانند شتر بانی ماهر) به گونه ای عمل میکرد که نه حیوان صدمه ببیند و نه سوارش به دلیل تکان های حیوان، آزرده شود، و این کاروان را به سرچشمه زلال و صاف سعادت رهبری می کرد ، سرچشمه ای که دو سمت آن، آب زلال وصاف موج می زند. اگر زمام امر را به دست او می سپردند، همه را سیراب می کرد درحالیکه خودش به کمترین مقدار(یک جام)برای رفع تشنگی اکتفاء می کرد وکم ترین مقدار غذا که گرسنه به آن رفع گرسنگی کند و او کسی است که، کوچک ترین بهره ای به نفع خود نمی برد و در آن زمان بود که درهای رحمت الهی از آسمان گشوده می شد و ثمره این عمل، توسط خدا به همه تحویل و ارائه می شد.
در این کلام نورانی که در نهایت فصاحت و بلاغت، توسط حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیان شده است و در قدیمی ترین کتب اهل سنت و شیعه آمده است؛ عمق معرفت و شناخت به مولای متقیان علی (علیه السلام) و دل داغدار وآزرده ایشان و عزم، اراده، حرکت واقعی و دفاع از ولایت حتی در سخت ترین لحظه ها را به واضح ترین نحو می توان مشاهده کرد.
در خطبه دیگری، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، زبان به مدح و ستایش امیر المؤمنین می گشاید و مقام ومنزلت امیر الؤمنین (علیه السلام) و عمق معرفت، بصیرت و شناخت خود را به امام معصوم نشان می دهد.
کلما حشوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا و نجم قرن للضلال و فغرت فاغرة من المشرکین قذف بأخیه فی لهواتها فلا ینکفئ حتى یطأ صماخها بأخمصه و یخمد لهبه ا بحده مکدودا فی ذات الله قریبا من رسول الله سیدا فی أولیاء الله.
هروقت آتش جنگ را بر افروختند، خداوند آن را خاموش کرد و هروقت که شاخ گمراهی(شاخ شیطان) نمایان شد شخصی باهیبت و ترسناک ظاهر می شد(مانند اژدهایی ترسناک که دهان باز می کند)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برادرش علی بن ابی طالب ((علیه السلام)) را در کام اژدها (برای مقابله با آن) افکند و او هم باز نمی گشت، مگر آنکه مشرکان را به طور کامل نابود می کرد و آتش(کفر یا خیانت) آنها را با شمشیرش خاموش می کرد. امیر المؤمنین کسی است که در اوج استواری و ایستادگی در راه خدا ، اهل جهاد و تلاش در مسیر الهی و نزدیک و خویشاوند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و سید و بزرگی از اولیای خداست.
أبی الفضل احمد بن أبیطاهر المعروف بابن طیفور (متوفاى280 هـ ) بلاغات النساء، ص25، ناشر: منشورات مکتبة بصیرتی ـ قم؛ الإحتجاج على أهل اللجاج( للطبرسی) طبرسى، احمد بن على(588 ق)جلد 1 ص100 محقق :خرسان، محمد باقر، نشر مرتضی، مشهد،1403. در احتجاج طبرسی مطلب فوق به صورت کامل تر ذکر شده است : « کُلَّمَا اَوقَدوا ناراً لِلحَربِ أطفَأهاَ اللهُ اَو نَجَمَ قَرنُ الشَّیطانِ اَو فَغَرت فَاغِرَةٌ مِنَ المُشرِکینَ قَذَفَ اَخَاهُ فی لَهَواتِها فَلا ینکَفیءُ حَتّی یطَأصِماخَها بِاَخمَصَهِ وَ یخمِدُ لَهَبَها بِسَیفِهِ، مَکدوُداً فی ذاتِ اللهِ، مُجتَهِداً فی اَمرِ الله، قَریباً مِن رَسولِ اللهِ، سَیداً فی اَولیاءِ اللهِ مُشَمِّراً، ناصِحاً،، لا تَأخُذُهُ فی اللهِ لَومَةُ لائِمٍ». هرگاه آتش جنگ برافروختند، خدا خاموش کرد یا هر هنگام که شاخ شیطان نمایان شد یا شخصی باهیبت و ترسناک ظاهر می شد(مانند اژدهایی ترسناک که دهان باز می کند)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برادرش علی بن ابی طالب ((علیه السلام)) را در کام اژدها (برای مقابله با آن) افکند و او هم باز نمی گشت، مگر آنکه مشرکان را به طور کامل نابود می کرد و آتش(کفر یا خیانت) آنها را با شمشیرش خاموش می کرد. . امیر المؤمنین کسی است که در اوج استواری و ایستادگی در راه خدا ، اهل جهاد و تلاش در مسیر الهی و نزدیک و خویشاوند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سید و بزرگی از اولیاست، همواره آماده حرکت وتلاش، نصیحت کننده و تلاش کننده در راه خداست که در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان ابایی ندارد.
2. دفاع از امام زمان تا پای جان در قضیه هجوم
بعد از شهادت رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، غاصبان ولایت چندین هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آوردند و در هجوم آخر، حرمت خاندان وحی را به طور کامل زیر پا گذاشتند و درب خانه را به آتش کشیدند و وارد خانه شدند؛ در این میان، حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) نهایت رشادت و پایمردی را از خود نشان دادند و ابتدا آنها را نسبت به وصایای پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به این خاندان یاد آور شدند؛ بعد از اینکه پندها و نصایح حضرت از سوی آنها با بیشرمی تمام زیر پا گذاشته شد، ابتداء حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، مانع از ورود آنها به خانه شدند؛ علی رغم این مجاهدت، آنها وارد خانه شدند؛ آنها قصد داشتند به زور امیر المؤمنین را برای بیعت به مسجد ببرند، اما با مقامت و پایداری حضرت زهرا (سلام الله علیها) مواجه شدند و ایشان خود را حائل بین منافقین و امیر المؤمنین (علیه السلام) قرار دادند و از ناحیه منافقین ضرباتی سنگینی بر ایشان وارد شد و سرانجام با شهادت خود در این راه، قیمت دفاع از امام خود را پرداختند:
ثم إن أبا بکر بعث عمر بن الخطاب إِلى علی ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمة رضی الله عنها، وقال: إِن أبوا علیک فقاتلهم. فأقبل عمر بشیء من نار على أن یضرم الدار، فلقیته فاطمة رضی الله عنها وقالت: إِلى أین یا ابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم، أو تدخلوا فیما دخل فیه الأمة.
ابو بکر عمر را به نزد علی و کسانی که با او بودند، فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه بیرون آورد و گفت اگر ممانعت کردند پس با ایشان جنگ کن. پس عمر با مقداری آتش به سمت ایشان آمد تا خانه را به آتش بکشد. پس فاطمه (علیها السلام) او را دید و گفت به کجا می روی ای فرزند خطاب.؟ آیا آمده ای که خانه ما را به آتش بکشی؟ گفت آری مگر اینکه همان کاری را انجام دهید که مردم کردند.
المختصر فی أخبار البشر، أبو الفداء عماد الدین إسماعیل بن علی بن محمود بن محمد ابن عمر بن شاهنشاه بن أیوب، الملک المؤید، صاحب حماة (المتوفى: 732هـ) (ج1 ص156)الناشر: المطبعة الحسینیة المصریةالطبعة: الأولى
بعد از تهدیدات، نوبت به جسارت های بعدی رسید؛ زمانی که منافقین داخل بیت وحی شدند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای دفاع از امام خویش، وجود خود را سپر بلای امیر المؤمنین کرد وجان شریفش را در راه امامت تقدیم کرد وفرزند 6 ماهه او به شهادت رسید.
قَدْ کَانَ قُنْفُذٌ لَعَنَهُ اللَّهُ ضَرَبَ فَاطِمَةَ ع بِالسَّوْطِ حِینَ حَالَتْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ زَوْجِهَا وَ أَرْسَلَ إِلَیْهِ عُمَرُ إِنْ حَالَتْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ فَاطِمَةُ فَاضْرِبْهَا فَأَلْجَأَهَا قُنْفُذٌ لَعَنَهُ اللَّهُ إِلَى عِضَادَةِ بَابِ بَیْتِهَا وَ دَفَعَهَا فَکَسَرَ ضِلْعَهَا مِنْ جَنْبِهَا فَأَلْقَتْ جَنِیناً مِنْ بَطْنِهَا فَلَمْ تَزَلْ صَاحِبَةَ فِرَاشٍ حَتَّى مَاتَتْ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهَا مِنْ ذَلِکَ شَهِیدَة
هنگامی که فاطمه (سلام الله علیها) خود میان شوهرش و قنفذ قرار داد ، قنفذ ـ که خدا او را لعنت کند ـ او را با تازیانه زد ، عمر هم پیام فرستاد که اگر فاطمه بین تو و او (علی (علیه السلام)) مانع شد او را بزن. قنفذ حضرت زهرا را به سمت چهارچوب در خانه اش کشاند و در را فشار داد طوری که استخوانی از پهلویش شکست و جنین او که درشکم در سقط شد وحضرت زهرا (سلام الله علیها) از بستر جدا نشد تا به خاطر آن از دنیا رفت.
الهلالی، سلیم بن قیس (متوفاى80هـ)، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2 ؛ ص588 ناشر: انتشارات هادی ـ قم، الطبعة الأولی، 1405هـ.
برای مطالعه بیشتر پیرامون وقایع بعد شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شامل غصب فدک وماجرای هجوم وبیعت اجباری از امیر المؤمنین (علیه السلام) به آدرس زیر مراجعه فرمایید.
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=6380
3. ظلم ستیزی و دفاع جانانه و مطالبه از حق
بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اتفاقات ناگواری در جامعه اسلامی به وقوع پیوست؛ از جمله این وقایع می توان به غصب فدک که مال اختصاصی حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود و در زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ایشان بخشیده شده بود، اشاره کرد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای گرفتن حق مسلم خویش، مکرر به خلفای غاصب مراجعه کردند وحق خویش را مطالبه کردند، اما هر بار درخواست مشروع آنها، بدون پاسخ و با بهانه های سست و غیر شرعی رد شد.
بخاری معتبرترین کتاب حدیثی اهل سنت، به نقل از عایشه در مورد نارضایتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) از خلفاء و مطالبه مکرر فدک و غضبناک شدن ایشان از خلفاء و برطرف نشدن نارضایتی ایشان به خاطر غصب فدک تا آخر عمر مبارک ایشان، چنین می نویسد:
حدثنا عبد العزیز بن عبد الله حدثنا إبراهیم بن سعد عن صالح عن ابن شهاب قال أخبرنی عروة بن الزبیر أن عائشة أم المؤمنین رضی الله عنها أخبرته : أن فاطمة علیها السلام ابنة رسول الله صلى الله علیه و سلم سألت أبا بکر الصدیق بعد وفاة رسول الله صلى الله علیه و سلم أن یقسم لها میراثها ما ترک رسول الله صلى الله علیه و سلم مما أفاء الله علیه فقال أبو بکر إن رسول الله صلى الله علیه و سلم قال ( لا نورث ما ترکنا صدقة ) . فغضبت فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه و سلم فهجرت أبا بکر فلم تزل مهاجرته حتى توفیت وعاشت بعد رسول الله صلى الله علیه و سلم ستة أشهر قالت وکانت فاطمة تسأل أبا بکر نصیبها مما ترک رسول الله صلى الله علیه و سلم من خیبر وفدک وصدقته بالمدینة فأبى أبو بکر علیها ذلک
عایشه می گوید: فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله)سلم، بعد وفات رسول خدا صلی الله علیه وآله) سلم از ابابکرصدیق درخواست کرد، ارثیه او را از آن چیزهایی که از پیامبر باقی مانده است و خدا آنها را خالص برای پیامبر قرار داده است، پرداخت کند؛ ابابکر گفت : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ما ارث باقی نمی گذاریم ، آنچه از ما باقی می ماند صدقه است». فاطمه(سلام الله علیها) غضبناک شد وبا ابابکر قهر کرد واین قهر و غضب تا زمان شهادت آن حضرت باقی بود؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) 6 ماه زنده بودند و سهم خود را از ماترک و باقیمانده اموال پدرش که عبارت از خیبر و فدک و وجوهات مدینه بود از ابابکر مدام طلب می کردند و ابابکر از پذیرش آن امتناع کرد و گفت چیزی به تو نمی دهم
البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى256هـ)، صحیح البخاری، البخاری،(3/ 1126)، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
در این روایت که در مهم ترین کتاب حدیثی اهل سنت نقل شده است، به چند مطلب پرداخته شده است، که از جمله آن می توان به غضبناک شدن حضرت زهرا (سلام الله علیها) از خلفاء و ادامه ناراحتی و نارضایتی ایشان از خلفاء تا پایان حیات دنیوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مطالبه مکرر فدک و پافشاری در گرفتن حق مسلم خویش ، اشاره کرد.
این روایت، سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای ما باز گو می کند و بیان می کند حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر ظلم ساکت ننشستند و حق خود را مطالبه کردند؛ زیرا سکوت در برابر ظالم جایز نیست و همچنین حق، گرفتنی است؛ بنابراین با تاسی به این منش بانوی دوعالم، باید همواره ظلم ستیزی و مقابله با بیعدالتی را در زندگی مد نظر قرار دهیم و همانطور که ایشان با این حرکت خود به تمام عالم اثبات فرمودند که ظلم آشکاری در پیکره اسلام به وقوع پیوسته وهمه باید به آن واقف باشند، ما نیز وظیفه داریم در آشنا کردن مردم به مظاهر بی دینی وظلم، کوشا باشیم ودر برابر آن بی تفاوت نباشیم وحقیقت جریان های خلاف دین که ظاهر دینی را دارند را به مردم در حد توان نشان دهیم.
4. مقام خضوع و عبادت و بندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در برابر خداوند:
شیخ صدوق، از بزرگترین محدث شیعه، روایتی را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ، درباره مقام خضوع و بندگی دخترشان نقل می کند، که توجه ودقت به آن، بسیار مفید است:
هِیَ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ مَتَى قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْن یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ ظَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکَةِ السَّمَاءِ کَمَا یَظْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ إِمَائِی قَائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِی.
فاطمه، حوریه بهشتی در قالب انسان است هر وقت در محراب خود برابر پروردگارش جل جلاله می ایستد نورش به فرشتگان آسمان می تابد، چنانچه نور ستارگان بر زمین بتابد و خداى عز و جل به فرشتگانش می فرماید: ای فرشتگان من، ببینید کنیزم فاطمه، که بزرگ کنیزان من است در مقابلم ایستاده و اعضای بدنش از ترسم می لرزد و دل بعبادتم سپرده است.
الأمالی( للصدوق) / النص / 113 / المجلس الرابع و العشرون
این روایت، مقام عبادت وبندگی و مقام روحانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نشان میدهد؛ آن قدر این مقام بالا و عظیم است که خدا از زبان پیامبرش، آن را ستایش میکند. سزاوار است انسان مسلمان با توجه به مقام بندگی و خضوع ایشان در برابر خالق ، راه بندگی وعبودیت را به بهترین نحو فرا گیرد و شاگرد خوبی برای مکتب اهل بیت (علیهم السلام) باشد و حق بندگی خالق را به تأسی از ائمه (علیهم السلام) فراگیرد.
از روایات دیگری که منابع اهل سنت در فضیلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ذکر کرده اند، روایتی است که عایشه نقل کرده است.
عن عائشة رضی الله عنها أنها قالت: کنت أسلک السلک أی أدخل الخیط فی سم الخیاط فی لیلة ظلماء من نور وجه فاطمة رضی الله عنها، فلذلک سمیت زهراء ..
از عایشه روایت شده است که می گوید من در شب تاریک سوزن را با نور صورت فاطمه رضی الله عنها نخ می کردم وبرای آن ، زهرا نامیده شد.
البجیرمی الشافعی، سلیمان بن محمد بن عمر (متوفاى1221هـ)، تحفة الحبیب علی شرح الخطیب، (1/ 502)، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت/ لبنان - 1417هـ-1996م، الطبعة: الأولى.
البته مشهور شدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به لقب «زهرا» به خاطر این بود که وقتی آن حضرت در محراب عبادت می ایستادند نورشان به فرشتگان آسمان می تابید اما عایشه این فضیلت را تقلیل می دهد و این نور را در حدی ذکر می کند که به واسطه آن ، سوزن نخ می کنند. بنابراین وی در حقیقت به تنقیص آن حضرت پرداخته است.
هم کفو امیر مؤمنان علیه السلام
آن قدر مقام و منزلت حضرت زهرا سلام الله بالا است که امام صادق (علیه السلام) مقام و مرتبه ایشان را همسان و مشابه امیر المومنین (علیه السلام) قرار داده است، همان شخصی که بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) بالاترین خلایق می باشد.
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنِ الْخَیْبَرِیِّ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَوْلَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لِفَاطِمَةَ مَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ.
یونس بن ظبیان گوید: از امام صادق ((علیه السلام)) شنیدم فرمود:
اگر خدا امیر المومنین (علیه السلام) را خلق نکرده بود، از آدم تاهر بشری که بعد از ایشان باشد، کفو و هم پایه ای برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) روی زمین وجود نداشت
الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الکافی،؛ ج1 ؛ ص461 ناشر: اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش.
هم کفو بودن امام معصوم (علیه السلام) و هم کفو بودن جانشین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بودن، که بر اساس آیه مباهله، نفس رسول خداست و به شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله بهترین افراد بشر است، بهترین تابلو و نشانه برای به نمایش گذاردن مقام و منزلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشد.
5. مقام والای علمی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مرحوم صدوق در کتاب علل الشرایع درمورد مقام و منزلت علمی حضرت زهرا سلام الله روایتی معتبر ذکر کرده است که در آن امام صادق (علیه السلام) مقام علمی مادرشان را بیان می کند.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ یَزِیدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ ع أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَلَکٍ فَأَنْطَقَ بِهِ لِسَانَ مُحَمَّدٍ فَسَمَّاهَا فَاطِمَةَ ثُمَّ قَالَ إِنِّی فَطَمْتُکِ بِالْعِلْمِ وَ فَطَمْتُکِ عَنِ الطَّمْثِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ اللَّهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِالْعِلْمِ وَ عَنِ الطَّمْثِ بِالْمِیثَاقِ.
محمّد بن على ماجیلویه رحمة اللَّه علیه مىگوید: محمّد بن یحیى عطّار، از محمّد بن حسین، از محمّد بن صالح بن عقبه، از یزید بن عبد الملک از حضرت ابى جعفر (علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمودند: هنگامى که حضرت فاطمه علیها السّلام متولّد شدند خداوند به فرشتهاى وحى فرمود که بر زبان حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله جارى کند؛ نام آن مولود را فاطمه گذارد، سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا کردم و از آلودگى مبری داشتم.
سپس حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به خدا سوگند، خدای تبارک و تعالى، به واسطه علم، فاطمه علیها السّلام را از جهل و نیز به واسطه عهد و میثاق از رجس و آلودگى دور کرد.
ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع - علل الشرائع ؛ ج1 ؛ ص179 قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م.
در این روایت شریف امام باقر (علیه السلام) به خدا سوگند یاد می کند که فاطمه زهرا سلام الله موجودی است که از جهل وآلودگی مبرا است.
حسین بن عبد الوهاب در کتاب عیون المعجزات به نقل از سلمان روایت نموده است:
و روی عن حارثة بن قدامة قال حدثنی سلمان الفارسی، قال: حدثنی عمار و قال: اخبرک عجبا؛ قلت: حدثنی یا عمار، قال نعم، شهدت علی بن ابی طالب (ع) و قد ولج على فاطمة (ع) فلما بصرت به نادت، ادن لاحدثک بما کان و ما هو کائن و بما لم یکن الى یوم القیامة حین تقوم الساعة.
سلمان فارسی میگوید: عمار به من گفت: آیا می خواهی مطلب عجیبی به تو خبر دهم؟ گفتم ای عمار بگوگفت: بله، من شاهد بودم که روزى امیر المؤمنین بر حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) وارد شد، هنگامى که چشمان فاطمه(علیها سلام) بر او افتاد، عرضه داشتند: نزدیک بیا تا برای تو از خبرهای گذشته، الآن و آنچه تا قیامت روی خواهد داد حکایت کنم.
عیون المعجزات ؛ ابن عبد الوهاب، حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات - ایران ؛ قم، چاپ: اول، بى تا ص54
در این روایت که در کتب قدیمی ذکر شده است به صراحت به مقام علمی حضرت (سلام الله علیها) اشاره شده است وخبر دادن از آینده وحال و اطلاع از آن، چیزی نیست که با علم و دانش عادی و معمولی قابل انجام باشد.
خطبه های فصیح وغراء و آیینه تمام نمای دانش وخرد صدیقه طاهره (سلام الله علیها)
از وجود با برکت حضرت زهرا (سلام الله علیها) چند خطبه به یادگار مانده است، که علاوه بر اینکه نمایان گر دل داغدار وخونین ایشان می باشد، به روشنی، مقام و منزلت علمی این بانو و عمق معرفت، دانش و حکمت ایشان رانیز نشان می دهد. از جمله این خطبه ها می توان به این خطبه ها اشاره کرد:
1.خطبه ایراد شده در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله؛
2.خطبه ای در جمع زنان مهاجرین وانصار( وقتی که به ملاقات حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بستر بیماری رفتند)؛
3. خطبه در نکوهش پیمان شکنان؛
4. افشای عوامل مصیبت بعد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وتضییع حق توسط خلیفه اول و دوم.
ابعاد و مفاد بیان شده در خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مسجد مدینه
از میان خطبه های ایراد شده توسط حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، این خطبه را به صورت فهرست وار بررسی کرده و ابعاد اشراف علمی و معرفتی این بانو برگزیده را اشاره می کنیم.
1. مدح ثنای الهی با زیباترین وعمیق ترین الفاظ؛
2. شناخت خدا در قالب الفاظ زیبا و عنایت به صفات سلبی و ثبوتی در خطاب قرار دادن خداوند؛
3. بیان فلسفه بعثت در ارتباط با هدایت خلایق و ثمره بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله؛
4. بیان خواص و ویژگیهای قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)؛
5. حکمت احکام و فروع مانند زکات ونماز و.....؛
6. یادآوری حالات عصر جاهلیت باعباراتی مثل (کنتم علی شفا حفره من النار)؛
7. بیان نقش امیرالمؤمنین در استقرار اسلام(مجدا، کادحا و...)؛
8 . نکوهش بی تفاوتها (انتم فی رفاهیه من العیش و...)؛
9. استدلال قرآنی در راه اثبات ادعا و کلام خویش درمقابل غاصبین خلافت؛ مانند استدلال قرآنی به ارث بردن حضرت سلیمان از داود (علیه السلام) و...
10. استمداد و اتمام حجت با مهاجرین و انصار وتوبیخ وتذکر به آنها به خاطر سستی در پیمان هایی که با پیامبر صلی الله و آله (ما هذه الغمیزه فی حقی).
مفاد استفاده شده دراین خطبه زیبا و فصیح، علاوه بر اینکه دربر دارنده اسلوب زیبا در فصاحت و بلاغت می باشد، علم و دانش بیکران و مقام معنوی گوینده آن را نیز به روشنی بیان می کند.
از آنجا که جهل و نادانی و بی اطلاعی از حقیقت و کمبود معلومات، از بزرگترین عوامل گمراهی و عقب ماندگی هر شخص و هر اجتماعی می باشد، سزاوار است با توجه و دقت و الگو گیری از شخصیت علمی ایشان، از عوارض نادانی وجهالت و پیامدهای ناگوار آن در امان باشیم.
6. رعایت حقوق همسری و ایجاد محیط آرامش توسط حضرت زهرا (سلام الله علیها) السلام
در کتب شریف بحار الانوار روایتی زیبا پیرامون رفتار پیامبر گونه حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خانه امیر المؤمنین، نقل شده است که سبب ایجاد محیطی رضایت بخش برای اهل خانه بود.
قال علی (علیه السلام) : فوالله ما اغضبتها ولا اکرهتها من بعد ذلک على امر حتى قبضها الله عزوجل الیه ولا اغضبتنى ولاعصت لى امرا ، ولقد کنت انظر الیها فتکشف عنى الغموم والاحزان
علی (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم من او را به غضب نیاوردم او را از چیزی ناراحت نکردم تا آنکه خدا روح او را قبض کرد و او نیز هیچ گاه من را به غضب نیاورد و من را در امری نافرمانی نکرد وهر گاه به فاطمه ((سلام الله علیها) ) نگاه میکردم ، غم و غصه ها از من جدا میشد.
الموفق ابن احمد بن محمد المکی الخوارزمی (متوفای 568هـ)، المناقب،(ص: 319) تحقیق : الشیخ مالک المحمودی - ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، چاپ : الثانیة 1414
المجلسی، محمد باقر (متوفاى1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 43 ص 134 تحقیق: محمد الباقر البهبودی، ناشر: مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة المصححة، 1403هـ - 1983م.
کتاب شریف روضه الواعظین، به روایتی نقل می کند که در آن، به اخلاق شایسته صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و صداقت مثال زدنی ایشان و همزیستی جالب و آموزنده ایشان با امیر المؤمنین (علیه السلام) تصریح شده است:
قَالَتْ یَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِی کَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُکَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِی فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَکْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَنْ أُوَبِّخَکِ غَداً بِمُخَالَفَتی فقَدْ عَزَّ عَلَیَّ بِمُفَارَقَتِکِ وَ بِفَقْدِکِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ.
النیسابوری ، ابو علی محمد بن الفتال (الشهید 508هـ) ، روضة الواعظین ، ج1 ؛ ص151 تحقیق: السید محمد مهدى السید حسن الخرسان، ناشر: منشورات الرضی ـ قم.
فرمود: اى پسرعمو مىدانى که هرگز من را نسبت به خودت دروغگو وخیانت کار نیافتی و از هنگامى که با من معاشرت (زندگی مشترک ) داشتی با تو مخالفتى نکردهام. على (علیه السلام) فرمود:
پناه بر خدا که تو به احکام خدا داناتر و پرهیزکارتر و بلند مرتبه تر از آنى و بیشتر از آن از خدا مىترسى که من فرداى قیامت بگویم که مخالفتى با من مرتکب شدی؛ جدایی از تو و از دست دادن تو بر من خیلی سنگین است، ولی افسوس که چاره ای نیست.
این روش و سبک زندگی علوی و فاطمی اقتضاء دارد که ما نیز به حکم تبعیت از الگو در زندگی، در رابطه با افراد خانواده اینگونه عمل کنیم و روش حضرت زهرا سلام الله را در زندگی بکار بریم و همواره در جهت ایجاد محیطی آرامش بخش وصادقانه و به دور ازفریب وشیطنت گام برداریم.
7. سازش با سختی ها و تحمل مشکلات:
در منابع شیعه وسنی به ساده زیستی، تعامل و سازش حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ناملایمات وسختی های زندگی اشاره می کند.
أن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال لرجل من بنی سعد : ألا أحدثک عنی وعن فاطمة الزهراء أنها کانت عندی فاستقت بالقربة حتى أثر فی صدرها ، وطحنت بالرحى حتى مجلت یداها ، وکسحت البیت حتى اغبرت ثیابها ، وأوقدت تحت القدر حتى دکنت ثیابها فأصابها من ذلک ضر شدید ، فقلت لها : لو أتیت أباک فسألته خادما یکفیک حر ما أنت فیه من هذا العمل ، فأتت النبی صلى الله علیه وآله فوجدت عنده حداثا فاستحیت فانصرفت ، فعلم صلى الله علیه وآله أنها قد جاءت لحاجة فغدا علینا ونحن فی لحافنا فقال : السلام علیکم ، فسکتنا واستحیینا لمکاننا ، ثم قال : السلام علیکم فسکتنا ، ثم قال : السلام علیکم فخشینا إن لم نرد علیه أن ینصرف وقد کان یفعل ذلک فیسلم ثلاثا فإن أذن له وإلا انصرف ، فقلنا : وعلیک السلام یا رسول الله أدخل ، فدخل وجلس عند رؤوسنا ثم قال : یا فاطمة ما کانت حاجتک أمس عند محمد ؟ فخشیت إن لم نجبه أن یقوم ، فأخرجت رأسی فقلت : أنا والله أخبرک یا رسول الله انها استقت بالقربة حتى أثر فی صدرها ، وجرت بالرحى حتى مجلت یداها ، وکسحت البیت حتى اغبرت ثیابها ، وأوقدت تحت القدر حتى دکنت ثیابها فقلت لها : لو أتیت أباک فسألته خادما یکفیک حر ما أنت فیه من هذا العمل ، قال : أفلا أعلمکما ما هو خیر لکما من الخادم ؟ إذا أخذتما منامکما (فکبرا أربعا وثلاثین تکبیرة ، وسبحا ثلاثا وثلاثین تسبیحة ، واحمدا ثلاثا، فأخرجت فاطمة علیها السلام رأسها وقالت : رضیت عن الله وعن رسوله رضیت عن الله وعن رسوله.
آیا نمیخواهى از خودم و فاطمه (وضع زندگی) زهرا (سلام الله علیها) برایت حکایتی بیان کنم، فاطمه ( سلام الله علیها) علیها در خانه من بود، و به تنهائى آب از چاه مىکشید و بند مشک، سینه او را مجروح کرده بود و با آسیاب گندم را آرد میکرد به حدّى که دستهایش تاول زده بود، و آنقدر خانه را جارو کرده بود، که جامهاش خاک آلود و کثیف شده بود، و آن قدر آتش در زیر دیگ روشن کرده بود که لباسهایش آلوده شده بود و از این تلاشها آسیب زیاد به او رسیده بود. روزى من به او گفتم: اگر نزد پدرت میرفتى و از آن حضرت تقاضاى خدمتگارى میکردى، تا حدّى مشقت این کارها از تو برداشته شود، فاطمه (سلام الله علیها) نزد پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله رفت و دید عده ای پیش آن حضرت نشسته و مشغول صحبت هستند و خجالت کشید که درخواست خود رابیان کند و به منزل برگشت و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فهمید که دخترش براى کارى آمده بوده است، ولى به خاطر خجالت برگشته است، فرداى آن روز در حالى که ما هر دو در بستر استراحت بودیم، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به خانه ما آمد و از بیرون خانه فرمود: السّلام علیکم، ما به خاطر وضعیتی که داشتیم, پاسخ ندادیم، بار دیگر آن پیامبر صلی الله علیه و آله ما را صدا فرمود: السّلام علیکم و ما همچنان پاسخ ندادیم، بار سوّم فرمود: السّلام علیکم و این بار ما ترسیدیم که اگر جواب ندهیم آن حضرت برگردند، زیرا که عادتشان بود که سه بار بیرون از خانه سلام میکردند، اگر به آن حضرت پاسخ مىدادند وارد می شدند، و اگر صاحب خانه جواب نمی داد آن حضرت بازمىگشت. بنابراین گفتیم علیک السلام اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داخل شوید، و آن حضرت (صلی الله علیه و آله) داخل شد و در همان حالت که ما بودیم بالاى سر ما نشست آنگاه فرمود: اى فاطمه، دیروز چه درخواستی داشتى که نزد پدرت آمدى؟ فاطمه پاسخ نداد و من ترسیدم اگر جواب ایشان را ندهم برخیزد و برود پس سر خود را از ملافه بیرون آورده و عرض کردم: من شما را از آن با خبر مىکنم اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، ماجرا چنین است که دختر شما آنقدر آب از چاه کشیده که آن روى سینهاش اثر گذاشته، و چندان آسیاب گردانده که دستهایش تاول زده است و آن قدر خانه را جارو و نظافت کرده که جامههایش غبار آلود شده است و چندان زیر دیگ آتش روشن کرده که لباسهایش دود آلود و سیاه شده است و من باو گفتم: اگر نزد پدرت میرفتى و از ایشان تقاضاى خادم مىکردى بار این مشقّت و رنج این همه کار را از دوش تو بر داشته می شد، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله پس از شنیدن ماجرا و درخواست ما فرمود: آیا مىخواهید چیزى به شما بیاموزم که برایتان از خادم بهتر باشد؟ وقتی به رختخواب رفتید، سى و چهار بار «اللَّه أکبر» بگوئید و سى و سه بار «سبحان اللَّه» و سى و سه بار «الحمد للَّه» بگوئید. در این هنگام حضرت فاطمه (علیها السّلام) که تا این زمان ملحفه را روى سر خود کشیده بود سر خود را بیرون آورد و گفت: «رضیت عن اللَّه و عن رسوله، رضیت عن اللَّه و عن رسوله». (من از خدا و رسولش راضى شدم من از خدا و رسولش راضى شدم )
من لا یحضره الفقیه ، الشیخ الصدوق ، ج 1، ص 320- 321 ، تحقیق : تصحیح وتعلیق : علی أکبر الغفاری، چاپ سوم، ناشر :جامع المدرسین، قم.
شایسته است این خصلت اخلاقی به عنوان عامل ارزشمند در زندگی روزمره ما، مورد توجه قرار گیرد؛ الگوبرداری اقتضاء می کند، الگو گیرنده، اگر اعمالش با الگو، مطابقت کامل نداشت، حداقل، رفتار و افکارش با الگو، مشابهت و نزدیکی داشته باشد و در جهت نزدیک تر شدن به نقطه آرمانی ، تلاش کند.
نتیجه:
در حیات معنوی انسانها، همواره الگو، اسوه و راهنما نقش مهمی در پیشبرد شخصیت انسانها دارد؛ در این عرصه، خداوند با توجه به حکمت و رافت که نسبت به بندگان دارد، پیامبران وحضرات معصومین را به عنوان آیینه های هدایت بشر قرار داد، تا غرض اصلی خلقت که همان هدایت و یکتاپرستی است محقق شود. به حکم عقل و فطرت، طی این مسیر بدون بهره بردن از تعالیم و آموزه های ناب آنها میسر نیست.
در این میان به گواه قرآن و روایات، پیامبران و امامان به عنوان مشخص ترین نشانه و بهترین الگو می باشند و در میان این انوار درخشان، به شهادت امامان معصوم (علیهم السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، شاخص ترین نشانه می باشند.
بنابراین وظیفه داریم با توجه به اینکه خداوند تمام نعمت ها از جمله معرفی الگوی مناسب را به ما عنایت کرده است و از سویی، غرض خلقت هم جزء به هدایت معنوی بشر محقق نمی شود، باشناخت کامل آن بانوی نمونه، گفتار و رفتارشان را، نقشه راه خود قرار داده و در مسیر رضایت ایشان حرکت کنیم و شاگردان خوبی برای مکتب اهل بیت باشیم .
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)