نامه سوم حق جو و حق شناس
سه شنبه 17 آذر 1388      7805بازديد

پرسش و پاسخ سوم

حق جو

1-     اعتراف به گفته های «حق شناس»

2-     در خواست دلیل تفصیلی

 

1-     در بیان عدم وجوب تبعیّت از مذاهب جمهور در اصول و فروع نکته ای نگفته باقی نگذاردید.

2-     اما من سبب اعراض شیعه را از مذاهب اهل سنّت پرسیدم و شما پاسخ دادید که «تنها علّت، ادلّه ی شرعی است». آیا ممکن است شما آن «ادلّه قطعی» را از کتاب و سنّت ، آنچنان که – طبق گفته خودتان – راه را بر مؤمن ببندد و بین او و خواسته اش حائل گردد، به طور تفصیل ذکر بفرمایید؟

حق شناس

1-     حدیث ثقلین

2-     تواتر حدیث ثقلین

حق جو و حق شناس3-     کسی که به عترت متمسّک نشود گمراه است.

4-     تشبیه آنها به «کشتی نوح»، «باب حطَّه» و «امان از اختلاف در دین»

5-     چرا آنها به «کشتی نوح»، و «باب حطَّه» تشبیه شده اند؟

 

خدا نکند که در قلبتان درباره «ائمه عترت علیهم السّلام» شبهه ای باشد، و یا در مقدّم دانستن آنها بر دیگران در روحتان حائلی پدید آمده باشد، چه این که وضع آنها بسیار روشن است؛ بر همتایان خود فائق، و از امثال خویشتن ممتازند؛ علوم پیامبران پیشین را به واسطه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به دست آورده اند، و احکام دین و دنیا را از آن حضرت صلی الله علیه و آله گرفته اند. اکنون به بیان آن چه به آن اشاره شد، توجّه فرمایید!

1-     رسول خدا صلی الله علیه و آله افراد نا آگاه را صدا زده و غافلان را مورد خطاب قرار داده با ندای بلند فرمود: «یا ایُّها الناس انی ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلّوا؛ کتاب الله و عترتی اهل بیتی»

(ای مردم! من در بین شما چیزی گذاردم که اگر آن را در اختیار گیرید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا، و عترتم: اهل بیتم)(1)

و نیز می فرماید :

«انی ترکت فیکم ما ان تمسّکتم بهِ لن تضِلّوا بعدیِ: کتاب الله حبل ممدود من السّماء الی الارض ،  و عترتی  اهل بیتی، و لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض؛ فانظروا کیف تخلفونی فیهما».

(من در میان شما چیزی به ودیعه گذاردم، اگر به آن متمسّک شوید پس از من هرگز گمراه نخواهید شد: قرآن کتاب خدا که همچون ریسمانی از آسمان به زمین امتداد یافته، و عترتم: اهل بیتم، این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر به من ملحق گردند؛ پس بنگرید چگونه به جای من با آنها رفتار می کنید.) (2)

و نیز در مورد دیگر می فرماید:

«من در میان شما دو خلیفه می گذارم : کتاب خدا که مابین آسمان و زمین کشیده شده ، و عرتم: اهل بیتم؛ و آنها هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض بر من وارد شوند.)(3)»

و آن گاه که پیامبر صلی الله علیه و آله از «حجه الوداع» باز می گشت، در «غدیر خم» فرود آمد و دستور داد کنار درختان بزرگ آنجا توقّف کنند و زیر آنها را تمیز نمایند؛ و سپس فرمود:

«گویا من دعوت شده  و اجابت نموده ام ؛ من در میان شما دو چیز گرانقدر قرار می دهم که یکی از دیگری بززرگتر است : کتاب خدا و عترتم. بنگرید چگونه با آنها رفتار می کنید؛ و آنها از هم برای هیچ وقت جدا نخواهند شد». سپس فرمود:

«انّ الله عزو جل مولای و انا مولی کل مؤمن».

(خداوند مولا و سرپرست من است و من مولای هر مؤمنی هستم.)

آنگاه دست علی را گرفت و فرمود:

« من کنت مولاه فهذا ولیُّه، اللهمَّ! وال من والاه و عاد من عاداه...»

(آنکس که من مولای اویم این (علی ) ولی اوست ، خداوندا !! دوست دار آنکس که اورا دوست دارد،  و دشمن دار کسی را که با ا و دشمنی کند!...).

2-      سنت صحیح که حکم به «وجوب تمسّک به قرآن و عترت» می کند متواتر است و به طور تضافر از بیست و چند نفر از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله در موارد فراوان و گوناگونی این حقیقت را بازگو فرموده، گاهی در «روز غدیر» چنانکه ملاحظه شد، و زمانی در «روز عرفه» در «حجه الوداع»، و بار دیگر به هنگام بازگشت از «طائف»، و مرتبه دیگری بر منبر خود در مدینه ، و دفعه دیگر در خانه خویش  هنگام بیماری در حالی که اطاق پر از صحابه بود، آن هنگام فرمود:
«ای مردم! من به زودی قبض روح می شوم و از این جهان می روم، و من سخنی که عذر شما را قطع کند به شما گفتم: آگاه باشید! من کتاب خدا و عترتم اهل بیتم را در میان شما می گذارم.»
سپس  دست علی علیه السّلام را گرفته بلند کرد و فرمود:
«هذا علی مع القرآن و القرآن مع علی لا یفترقان حتی یردا علی الحوض» (این علی با قرآن است و قرآن با علی است، از هم جدا نخواهند شد تا آنگاه که در کنار حوض به من ملحق گردند.)
ائمه عترت را همین کفایت می کند که در پیشگاه خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله به منزله قرآن باشند که از هیچ ناحیه ، باطل در آن راه ندارد (لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه)

و همین خود، حجّت و دلیلی است واضح که مسلمانان را به «تعبّد به مذهب آنها» وادار می سازد، زیرا مسلمانی که هیچگاه حاضر نیست چیز دیگری به جای قرآن بپذیرد ، پس چگونه حاضر است دیگری را به جای عدل، همسنگ و همردیف قرآن انتخاب کند؟!

3-     علاوه، مفهوم حدیث:

«انی تارک فیکم ما ان تمسّکتم به لن تضلّوا : کتاب الله و عترتی» (در بین شما چیزی باقی گذاشتم که اگر به آن متمسّک شوید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم.)

این است که «هر کس به این دو با هم متمسّک نشود گمراه است»

4-     و از جمله ادلّه ای که مسلمانان را به سوی «اهل بیت» گسیل می دهد و «انسان مومن» را مجبور می سازد که در امور دینی به آنها رجوع کند، این گفته پیامبر صلی الله علیه و آله است که: «الا! ان مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق».

(بدانید! مثل اهل بیت من در میان شما مثل کشتی نوح است، کسی که بر آن سوار شد نجات یافت و آن کس که تخلّف ورزید عقب ماندو غرق گردید.)

و نیز فرموده است:

(مثل اهل بیت من در میان شما مثل «باب حطه» در بنی اسراییل است که هر کس داخل شد، آمرزیده شد.)

و نیز فرموده است:

«النجوم امان لاهل الارض من الغرق و اهل بیتی امان لامتی من الاختلاف (فی الدین) فاذا خالفتها قبیله من العرب (یعنی فی احکام الله) اختلفوا فصاروا حزب ابلیس».

(ستارگان موجب امنیّت اهل زمین از غرقند و اهل بیت من موجب امنیّت امّت از اختلاف «در دین»؛ بنابراین، اگر قبیله ای از عرب با آنها به مخالفت پردازند، «معنی آن این است که در احکام خدا» اختلاف انداخته، و خود «حزب ابلیس» خواهند بود.)

5-     و شما به خوبی آگاهید که منظور از تشبیه «اهل بیت علیهم السّلام» به «کشتی نوح» این است که هر کس به آنها در امور دینی پناه بَرَد و فروع و اصولش را از «ائمه پاک اهل بیت» اخذ کند از عذاب جهنّم نجات می یابد و کسی که تخلّف ورزد همچون کسی است که روز طوفان نوح به کوه پناه بُرد تا نجات یابد، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این غرق جهنّم می شود – به خدا پناه می بریم!

و وجه تشبیه آنها به «باب حطه» این است که خداوند آن درب را یکی از مظهرهای تواضع جلال خود و سر فرود آوردن در برابر حکمش قرار داد و به همین جهت موجب مغفرت و آمرزش «بنی اسراییل» می شد؛ در میان این امّت نیز انقیاد و تسلیم در برابر «اهل بیت علیهم السّلام» و متابعت از «ائمه عترت» را مظهری از مظاهر تواضع و سر فرود آوردن به حکم خداوند قرار داده ، و این را سبب مغفرت ملّت اسلام ساخته؛ این است وجه تشبیه آنها به باب حطه.

احادیث صحیح در «وجوب اطاعت از ائمه اهل بیت علیهم السّلام» متواتر است؛ خصوصا از طریق عترت علیهم السّلام، و اگر ترس ملالنت و خستگی نبود آن را استقصاء می کردم؛ ولی همین مقدار که ذکر کردم نسبت به خواسته و منظور، شما را کفایت می کند.

مطالب بیشتر

 نظرات شما



هادی  
سلام وقت بخیر ممنون میشم اگر امکانش باشه فایل کتاب حق جو و حق شناس رو هم برای دانلود بگذارین اگر مخصوص موبایلش هم باشه که نور علی نور خواهد بود سه شنبه 11 مهر 1391
نام    
پست الكترونيكي:  
نظر:  
 
 
 
 
   
دریافت اطلاعات...
مقالات
دریافت اطلاعات...