سراى «موسى بن خزرج» که حضرت معصومه علیهاالسلام چند صباحى در آنجا به سر برد، مدرسه معروف «ستیه » است.
این سرا در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یکى از محلههاى قدیمى بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بیت النور» در وسط آن، قرار داشت.
موسىبن خزرج پس از رحلت آن بانوى گرانقدر، محراب ایشان را به همان حال باقىگذارد، و دیگر نقاط خانه خویش را نیز به احترام ایشان، مسجد کرد.
اصلمحراب فاطمه معصومه علیهاالسلام که در نزد عوام به «تنور» مشهور استتاکنون پا برجاست و مردم از قدیم الایام تاکنون براى تیمن و تبرک و خواندنزیارت و دعا بدان جا مىروند. محراب مزبور که غرفه کوچکى بیش نبوده، تجدیدبنا شده و به صورتى زیبا در آمده است. و در کنار آن، مدرسهاى براى طلابعلوم دینى ساخته شده که به «مدرسه ستیه» معروف است. نیز در ضلع غربى وجنوبى آن، مسجدى بنا گردیده است.
سراى موسى بن خزرج در آن روزگار به هنگام ورود حضرت معصومه علیهاالسلام در منتهى الیه جنوب غربى شهر قم قرار داشت.
زیرا بر اساس آثارى که موجود است، شهر قم در آن عصر در شمال شرقى شهر فعلى قرار داشت و به تدریج به سمت غرب و جنوب کشیده شد.
البته در حال حاضر محل نامبرده در اواسط قسمت قدیمى شهر به سمت جنوب است.
ناحیهاىکه آستانه مقدسه با مدارس و مساجد تابع آن در آنجا قرار دارد، پیش از رحلتحضرت معصومه علیهاالسلام، احتمالاً باغ آباد و مصفایى از املاک موسى بنخزرج بود.
چون در آن دوران، متداول و معمول بود که رؤسا و بزرگانعرب علاوه بر خانههاى مجللى که داخل شهر داشتند، هر یک به تناسب موقعیت ومقام خویش در باغهاى اختصاصى خود در سواحل رودخانه، کاخ و قصرى مشرف برآب براى تفریح در ایام بهار و تابستان بنا مىنمودند.
با توجه بهوضعیت محل مذکور و موقعیت متناسب «بابلان » همان محلى که امروزه پیکر مقدسحضرت معصومه علیهاالسلام قرار دارد و شخصیت موسى بن خزرج، حدس زده مىشودکه کاخ ییلاقى موسى در همان ناحیه قرار داشت. و به طورى که از قراینبرمىآید، باغ و کاخ مزبور را موسى فوقالعاده دوست مىداشت. و به همینجهت آن را نثار مقدم حضرت معصومه نمود و محل دفنش را در آنجا نهاد.
ظاهراًموسى بن خزرج با مشاهده وضع مزاجى نامناسب و وخامت حال حضرت معصومهعلیهاالسلام ایشان را به باغ ییلاقى خویش دعوت نمود تا از آن رهگذر ازازدحام مردم در امان بماند.
علت برگزیدن شهر قم بر اساس سخن مشهور: پس از این که فاطمه معصومه علیهاالسلام به شهر ساوه رسید، بیمار شد.
وچون در خود توان رفتن به خراسان را ندید، و یقین پیدا کرد که دیگر هرگزبرادرش امام رضا علیهالسلام را نخواهد دید، تصمیم گرفت به قم که از پیشمىدانست در آنجا به لقاى حق خواهد شتافت؛ برود.
یکى از نویسندگاندرباره علت رفتن حضرت معصومه علیهاالسلام به شهر قم گوید: «این مجلله دراوائل سال 201 هجرى به مقصد «مرو» از مدینه طیبه بیرون آمده، بین راه درساوه که شهرى معظم و مردمش «شافعى مذهب » و بسیار هم متعصب بودند؛ به شدتمریضه و ناتوان گشته، به واسطه فقدان اصحاب وفاق و وجدان ارباب نفاق و بهعلت نبودن طبیب معالج و نداشتن پرستار دلسوز و مکان مناسبى براى آسایشخود، مجبور مىشود که از راه مقصد، اندکى منحرف گشته، خود را به شهر قم کهاز بلاد مستحدثه شیعیان و مراکز موالى و دوستداران آن خاندان، مىدانست باآن که در مسیر او نبود، برساند.
و از قرائن، مستفاد مىشود که فاطمه علیهاالسلام قبل از حرکت خود ازساوه به طرف قم، رؤساى قم را از مقدم خویش به ساوه، خبردار کرده بود.
معلوممىشود موقعى که بىبى بیمار مىشود، به جهاتى که نگارش یافت، خود را ازحرکت به طرف قم ناچار مىدیده، از طرفى هم نمىخواسته است که بدون سابقهدعوت، به آن شهر که از مسیر او دور است، وارد شود.
بنابراین، از ورود خود به ساوه «آل سعد» را آگهى مىدهد تا آنان به طلب وى از قم بیرون آیند.
برخىدرباره سبب روى آوردن حضرت معصومه علیهاالسلام به قم، گویند: بى تردیدمىتوان گفت که آن بانوى بزرگ، روحى ملهم و آیندهنگر داشت و با توجه بهآینده قم و محوریتى که بعدها براى این سرزمین پیش مىآید - محوریتى کهآرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار، روى آورد. این جریان بهخوبى روشن مىکند که آن بانوى الهى به آینده اسلام و موقعیت این سرزمینتوجه داشته است و خود را با شتاب به این سرزمین رسانده و محوریت و مرکزیتآن را با مدفن خود پایهریزى کرده است.
پرواز سوگمندانه
حضرت معصومه علیهاالسلام هفده روز بیشتر پس از ورود به قم، زنده نماند و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوى بهشت برین پرواز کرد.
این حادثه به سال 201 هجرى رخ داد. سلام بر این «بانو» از سپیده خلقت تا قیام قامت.
منبع:
تهیه و تنظیم موسسه تبیان (دفتر قم)