نیت
1550 لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب خود بگذراند یا مثلا بگوید فردا را روزه مىگیرم بلکه همین قدر که براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد، کافى است و براى آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقدارى پیش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام کارى که روزه را باطل مىکند خوددارى نماید.
1551 انسان مىتواند در هر شب از ماه رمضان برا روزه فرداى آن نیت کند بهتر است که شب اول ما هم نیت روزه همه ماه را بنماید.
1552 از اول شب ماه رمضان تا اذان صبح، هر وقت نیت روزه فردا را بکند اشکال ندارد.
1553 وقت نیت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد، که اگر تا این وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد و نیت روزه مستحبى کند، روزه او صحیح است.
1554 کسى که پیش از اذان صبح بدون نیت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیت کند، روزه او صحیح است چه روزه او واجب باشد چه مستحب، و اگر بعد از ظهر بیدار شود، نمىتواند نیت روزه واجب نماید.
1555 اگر بخواهد غیر روزه رمضان، روزه دیگرى بگیرد باید آن را معین نماید، مثلا نیت کند که روزه قضا یا روزه نذر مىگیرم، ولى در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان مىگیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است، یا فراموش نماید و روزه دیگرى را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب مىشود.
1556 اگر بداند ماه رمضان است و عمدا نیت روزه غیر رمضان کند، نه روزه رمضان حساب مىشود و نه روزهاى که قصد کرده است.
1557 سوم بوده،روزه او صحیح است.
1558 اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بیهوش شود و در بین روز به هوش آید، بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نماید و اگر تمام نکرد،قضاى آن را بجا آورد.
1559 اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مستشود و در بین روز بهوش آید، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضاى آن را هم بجا آورد.
1560 اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود،روزهاش صحیح است.
1561 اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفتشود،چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت کند و روزه او صحیح است و اگر کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد، یا بعداز ظهر ملتفتشود که ماه رمضان است، روزه او باطل مىباشد ولى باید تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد و بعد از رمضان هم روزه آن روز را قضا نماید.
1562 اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، باید روزه بگیرد، واگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست.
1563 کسى که براى به جا آوردن روزه میتى اجیر شده اگر روزه مستحبى بگیرد اشکال ندارد، ولى کسى که روزه قضا یا روزه واجب دیگرى دارد، نمىتواند روزه مستحبى بگیرد. و چنانچه فراموش کند و روزه مستحب بگیرد، در صورتى که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبى او به هم مىخورد و مىتواند نیتخود را به روزه واجب برگرداند. و اگر بعد از ظهر ملتفتشود، روزه او باطل است، و اگر بعداز مغرب یادش بیاید، روزهاش صحیح است، اگر چه بىاشکال نیست.
1564 اگر غیر از روزه ماه رمضان، روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، مثلا نذر کرده باشد که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه عمدا تا اذان صبح نیت نکند،روزهاش باطل است، و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است، یا فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، روزه او صحیح و گرنه باطل مىباشد.
1565 اگر براى روزه واجب غیر معینى مثل روزه کفاره، عمدا تا نزدیک ظهر نیت نکند، اشکال ندارد. بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، و پیش از ظهر نیت کند، روزه او صحیح است.
1566 اگر در ماه رمضان پیش از ظهر کافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، نمىتواند روزه بگیرد و قضا هم ندارد.
1567 اگر مریض پیش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد، و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روزه بر او واجب نیست.
1568 روزى را که انسان شک دارد آخر شعبان استیا اول رمضان واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد مىتواند نیت روزه رمضان کند، ولى اگر نیت روزه قضا و مانند آن بنماید و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مىشود.
1569 اگر روزى را که شک دارد آخر شعبان استیا اول رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگیرد، و در بین روز بفهمد که ماه رمضان استباید نیت روزه رمضان کند.
1570 اگر در روزه واجب معینى مثل روزه رمضان از نیت روزه گرفتن برگردد، روزهاش باطل است، ولى چنانچه نیت کند که چیزى را که روزه را باطل مىکند بجا آورد در صورتى که آن را انجام ندهد، روزهاش باطل نمىشود.
1571 در روزه مستحب و روزه واجبى که وقت آن معین نیست مثل روزه کفاره، اگر قصد کند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، یا مردد شود که به جا آورد یا نه،چنانچه به جا نیاورد و پیش از ظهر دوباره نیت روزه کند، روزه او صحیح است.
چیزهایى که روزه را باطل مىکند
1572 نه چیز روزه را باطل مىکند: اول: خوردن و آشامیدن. دوم: جماع. سوم:استمنا، و استمنا آن است که انسان با خود کارى کند که منى از او بیرون آید.چهارم: دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر علیهم السلام. پنجم:رساندن غبار غلیظ به حلق. ششم: فرو بردن تمام سر در آب. هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله کردن با چیزهاى روان.نهم: قى کردن. و احکام اینها در مسایل آینده گفته مىشود.
1- خوردن و آشامیدن
1573 اگر روزهدار عمدا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت، و چه کم باشد یا زیاد. حتى اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود، مگر آنکه رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود که رطوبتخارج به آن گفته نشود.
1574 اگر موقعى که مشغول غذا خوردن استبفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد. و چنانچه عمدا فرو برد، روزهاش باطل است و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد، کفاره هم بر او واجب مىشود.
1575 اگر روزهدار سهوا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمىشود.
1576 احتیاط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپولى که به جاى غذا به کار مى رود، خوددارى کند. ولى تزریق آمپولى که عضو را بى حس مىکند یا به جاى دوا استعمال مىشود، اشکال ندارد.
1577 اگر روزهدار چیزى را که لاى دندان مانده است، عمدا فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود.
1578 کسى که مىخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند، ولى اگر بداند غذایى که لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نکند و چیزى از آن فرو رود روزهاش باطل مىشود. بلکه اگر فرو هم نرود، بنابر احتیاط واجب باید قضاى آن روز را بگیرد.
1579 فرو بردن آب دهان، اگر چه بواسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىکند.
1580 فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضاى دهان نرسیده، اشکال ندارد. ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
1581 اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بمیرد، مىتواند بهاندازهاى که از مردن نجات پیدا کند آب بیاشامد، ولى روزه او باطل مىشود. و اگر ماه رمضان باشد، باید در بقیه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نماید.
1582 جویدن غذا براى بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نمىرسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمىکند. ولى اگر انسان ازاول بداند که به حلق مى رسد، چنانچه فرو رود، روزهاش باطل مىشود، و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است.
1583 انسان نمىتواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى استکه معمولا نمىشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.
2- جماع
1584 جماع روزه را باطل مىکند، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید.
1585 اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید، روزه باطل نمىشود، ولى کسى که آلتش را بریدهاند اگر کمتر از ختنهگاه را هم داخل کند، روزهاش باطل مىشود.
1586 اگر شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده یا نه، روزه او صحیح است. و کسى که آلتش را بریدهاند، اگر شک کند که دخول شده یا نه، روزه او صحیح است.
1587 اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، به طورى که از خود اختیارى نداشته باشد، روزه او باطل نمىشود. ولى چنانچه در بین جماع یادش بیاید یا دیگر مجبور نباشد، باید فورا از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
3- استمناء
1588 اگر روزهدار استمنا کند، یعنى با خود کارى کند که منى از او بیرونآید، روزهاش باطل مىشود.
1589 اگر بى اختیار منى از او بیرون آید، روزهاش باطل نیست. ولى اگر کارى کند که بى اختیار منى از او بیرون آید، روزهاش باطل مىشود.
1590 هرگاه روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد، محتلم مىشود، یعنى در خواب منى از او بیرون مى آید، مىتواند در روز بخوابد. و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود، روزهاش صحیح است.
1591 اگر روزهدار در حال بیرون آمدن منى از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیرى کند.
1592 روزهدارى که محتلم شده، مىتواند بول کند و به دستورى که در مساله گفته شد، استبرا نماید. ولى اگر بداند به واسطه بول یا استبرا کردن باقى مانده منى از مجرى بیرون مىآید، در صورتى که غسل کرده باشد، نمىتواند استبرا کند.
1593 روزهدارى که محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى که پیش از غسل بول نکند بعد از غسل منى از او بیرون مىآید، بنابر احتیاط واجب بایدپیش از غسل بول کند.
1594 اگر به قصد بیرون آمدن منى کارى بکند، در صورتى که منى ازاو بیرون نیاید، روزهاش باطل نمىشود.
1595 اگر روزه دار بدون قصد بیرون آمدن منى با کسى بازى و شوخى کند، در صورتى که عادت نداشته باشد که بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، اگرچه اتفاقا منى بیرون آید، روزه او صحیح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آن جا که نزدیک است منى خارج شود، و خوددارى نکند تا خارج گردد، روزهاش باطل است.
4- دروغ بستن به خدا و پیغمبر
1596 اگر روزهدار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها، به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت عمدا نسبت دروغ بدهد، اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم، یا توبه کند، روزه او باطل است. و احتیاط واجب آن است که حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقى ندارند.
1597 اگر بخواهد خبرى را که نمىداند راست استیا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسى که آن خبر را گفته یا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید. لیکن اگر خودش هم خبر بدهد، روزهاش باطل نمىشود.
1598 اگر چیزى را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
1599 اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل مىکند و چیزى را که مىداند دروغ استبه آنان نسبت دهد و بعدا بفهمد آن چه را که گفته، راستبوده، روزهاش صحیح است.
1600 اگر دروغى را که دیگرى ساخته عمدا به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر نسبت دهد، روزهاش باطل مىشود، ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند، اشکال ندارد.
1601 اگر از روزهدار بپرسند که آیا پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم چنین مطلبى فرمودهاند و او جایى که در جواب باید بگوید نه، عمدا بگوید بلى، یا جایى که باید بگوید بلى، عمدا بگوید نه، روزهاش باطل مىشود.
1602 اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستى را بگوید، بعد بگوید دروغ گفتم، یا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز که روزه مىباشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
5- رساندن غبار غلیظ به حلق
1603 رساندن غبار غلیظ به حلق روزه را باطل مىکند، چه غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است، مثل آرد، یا غبار چیزى باشد که خوردن آن حرام است.
1604 اگر به واسطه باد غبار غلیظى پیدا شود و انسان با این که متوجه است مواظبت نکند و به حلق برسد، روزهاش باطل مىشود.
1605 احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند. ولى بخار غلیظ روزه را باطل نمىکند، مگر این که در دهان به صورت آب در آید و فرو دهد.
1606 اگر مواظبت نکند و غبار یا بخار یا دود و مانند اینها داخل حلق شود،چنانچه یقین داشته که به حلق نمى رسد روزهاش صحیح است.
1607 اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بىاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمىشود، و چنانچه ممکن استباید آن را بیرون آورد.
6- فرو بردن سر در آب
1608 اگر روزهدار عمدا تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بیرون باشد، بنا بر احتیاط واجب باید قضاى آن روزه را بگیرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقدارى از سر بیرون باشد روزه او باطل نمىشود.
1609 اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد،روزهاش باطل نمىشود.
1610 اگر شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه روزهاش صحیح است.
1611 اگر سر زیر آب برود ولى مقدارى از موها بیرون بماند، روزه باطل مىشود.
1612 احتیاط واجب آن است که سر را در گلاب فرو نبرد، ولى در آبهاى مضاف دیگر و در چیزهاى دیگر که روان است، اشکال ندارد.
1613 اگر روزهدار بىاختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
1614 اگر عادتا با افتادن در آب سرش زیر آب مى رود، چنانچه با توجه بهاین مطلب خود را در آب بیندازد و سرش زیر آب برود روزهاش باطل مىشود.
1615 اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد یا دیگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه استیا آن کس دستخود را بردارد، باید فورا سر را بیرون آورد، و چنانچه بیرون نیاورد، روزهاش باطل مىشود.
1616 اگر فراموش کند که روزه است و به نیت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحیح است.
1617 اگر بداند که روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد،چنانچه روزه او روزه واجبى باشد که مثل روزه کفاره وقت معینى ندارد، غسل صحیح و روزه باطل مىباشد. ولى اگر واجب معین باشد، اگر به فرو بردن سر در آب قصد غسل کند، روزه او باطل است و بنابر احتیاط واجب غسل او هم باطل است،مگر آن که در زیر آب یا در حال خارج شدن از آب نیت غسل کند، که در این صورت غسل او صحیح است. و اما اگر روزه ماه رمضان باشد، هم غسل و هم روزه باطل است، مگر آن که در همان زیر آب توبه نماید و در حال خارج شدن از آب نیت غسل کند،که در این صورت غسل او صحیح است.
1618 اگر براى آنکه کسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل است.
7- باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
1619 اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمدا تیمم ننماید، روزهاش باطل است.
1620 اگر در روزه واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معین است، تا اذان صبح غسل نکند و تیمم هم ننماید، روزهاش صحیح است.
1621 کسى که جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگیرد که مثل روزه رمضان وقت آن معین است، چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود، مىتواند با تیمم روزه بگیرد و صحیح است.
1622 اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را قضا نماید، و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، باید روزه هر چند روزى را که یقین دارد جنب بوده قضا نماید. مثلا اگر نمىداند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند.
1623 کسى که در شب ماه رمضان براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد،اگر خود را جنب کند روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود، ولى اگر براى تیمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، با تیمم روزه او صحیح است، ولى گناهکار است.
1624 اگر گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تیمم کند روزهاش صحیح است.
1625 کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمىشود، نباید بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود.
1626 هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود، اگر احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد بیدار مىشود براى غسل، مىتواند بخوابد.
1627 کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزهاش صحیح است.
1628 کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحیح است.
1629 کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند، یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتى که بخوابد و بیدار نشود، روزهاش باطل است.
1630 اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند، و همچنین است اگر از خواب دوم بیدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و کفاره بر او واجب نمىشود.
1631 خوابى را که در آن محتلم شده نباید خواب اول حساب کرد، بلکه اگراز آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب مىشود.
1632 اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نیست فورا غسل کند.
1633 هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچهبداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او صحیح است.
1634 کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، روزه او باطل است.
1635 کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، اگرچه بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند پیش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت روزه تنگ است، مثلا پنچ روز روزه رمضان دارد، و پنج روز هم به رمضان مانده است، بعد از رمضان عوض آن را به جا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست روزه بگیرد.
1636 اگر در روزه واجبى غیر روزه رمضان و قضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزهاش صحیح است، چه وقت آن معین باشد و چه نباشد.
1637 اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است تیمم نکند، روزهاش باطل است.
1638 اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان یا قضاى آن را بگیرد، باید تیمم نماید و روزهاش صحیح است، و اگر بخواهد روزه مستحب یا روزه واجب مثل روزه کفاره و روزه نذرى بگیرد، اگرچه بدون تیمم هم روزهاش صحیح است، ولى احتیاط مستحب آن است که تیمم کند.
1639 اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحیح بودن آن اشکال دارد.
1640 اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
1641 اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزههایى که گرفته صحیح است.
1642 اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود ودر غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند و در تنگى وقت تیمم هم نکند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه کوتاهى نکند، مثلا منتظر باشد که حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند، در صورتى که تیمم کند روزه او صحیح است.
1643 اگر زنى که در حال استحاضه است، غسلهاى خود را به تفصیلى که در احکام استحاضه در مساله به بعد گفته شد به جا آورد، روزه او صحیح است.
1644 کسى که مس میت کرده، یعنى جایى از بدن خود را به بدن میت رسانده،مىتواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد. و اگر در حال روزه هم میت را مس نماید،روزه او باطل نمىشود.
8- اماله کردن
1645 اماله کردن با چیز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىکند، ولى استعمال شیافهایى که براى معالجه است اشکال ندارد، و احتیاط واجب آن است که از استعمال شیافهایى که براى کیف کردن است، مثل شیاف تریاک یا براى تغذیه از این مجرا است، خوددارى نمایند.
9- قى کردن
1646 هرگاه روزهدار عمدا قى کند - اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد - روزهاش باطل مىشود، ولى اگر سهوا یا بىاختیار قى کند، اشکال ندارد.
1647 اگر در شب چیزى بخورد که مىداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختیار قى مىکند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
1648 اگر روزهدار بتواند از قى کردن خوددارى کند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، باید خوددارى نماید.
1649 اگر مگس در گلوى روزهدار برود، چنانچه به قدرى پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نمىگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است، واگر به این مقدار پایین نرود، باید آن را بیرون آورد، اگرچه موجب شود که قى کند و روزهاش باطل شود، و چنانچه فرو برد روزهاش باطل مىشود، و بنابر احتیاط واجب باید کفاره جمع بدهد.
1650 اگر سهوا چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است، چنانچه به قدرى پایین رفته باشد که اگر آن را داخل شکم کند خوردن نمىگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
1651 اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن چیزى از گلو بیرون مىآید، نباید عمدا آروغ بزند، ولى اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
1652 اگر آروغ بزند و بدون اختیار چیزى در گلو یا دهانش بیاید آن را بیرونبریزد، و اگر بى اختیار فرو رود، روزهاش صحیح است.
احکام چیزهایى که روزه را باطل مىکند
1653 اگر انسان عمدا و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مىکند، انجام دهد،روزه او باطل مىشود و چنانچه از روى عمد نباشد اشکال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصیلى که در مساله گفته شد تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
1654 اگر روزهدار سهوا یکى از کارهایى که روزه را باطل مىکند انجام دهد و به خیال این که روزهاش باطل شده، عمدا دوباره یکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
1655 اگر چیزى به زور در گلوى روزهدار بریزند، یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمىشود، ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلا به او بگویند اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مى زنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر، چیزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
1656 روزهدار نباید جایى برود که مىداند چیزى در گلویش مى ریزند یا مجبورش مىکنند که خودش روزه خود را باطل کند، اما اگر قصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن چیزى به خوردش ندهند، روزه او صحیح است، و چنانچه از روى ناچارى کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود، ولى اگرچیزى در گلویش بریزند، باطل شدن روزه او محل اشکال است.
آنچه براى روزهدار مکروه است
1657 چند چیز براى روزهدار مکروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مىشود، انفیه کشیدن اگر نداند که به حلق مىرسد و اگر بداند به حلق مى رسد جایز نیست، بو کردن گیاههاى معطر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباسى که در بدن است، کشیدن دندان و هر کارى که به واسطه آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن به چوب تر، و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى زن خود را ببوسد یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد، و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد، در صورتى که منى بیرونآید، روزه او باطل است.
جاهایى که قضا و کفاره واجب است
1658 اگر در روزه ماه رمضان عمدا قى کند یا در شب جنب شود و به تفصیلى که در مساله گفته شد سه مرتبه بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود،فقط باید قضاى آن روز را بگیرد، و چنانچه عمدا اماله کند یا سر زیر آب ببرد،بنابر احتیاط واجب باید کفاره هم بدهد، ولى اگر کار دیگرى که روزه را باطل مىکند عمدا انجام دهد، در صورتى که مىدانسته آن کار روزه را باطل مىکند، قضا و کفاره براو واجب مىشود.
1659 اگر به واسطه ندانستن مساله کارى انجام دهد که روزه را باطل مىکند، چنانچه مىتوانسته مساله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت مىشود، و اگر نمىتوانسته مساله را یاد بگیرد یا اصلا ملتفت مساله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمىکند، کفاره بر او واجب نیست.
کفاره روزه
1660 کسى که کفاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مساله بعد گفته مىشود، دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام، یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد، هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگر چه مثلا بک مرتبه بگوید: "استغفرالله"، و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است که هر وقتبتواند، کفاره را بدهد.
1661 کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، باید سى و یک روز آن را پى در پى بگیرد، و اگر بقیه آن پى در پى نباشد، اشکال ندارد.
1662 کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز، روزى باشد که مانند عید قربان روزه آن حرام است.
1663 کسى که باید پى در پى روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، یا وقتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است،مثلا به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزهها را از سر بگیرد.
1664 اگر در بین روزهایى که باید پى در پى روزه بگیرد، عذرى مثل حیض یا نفاس یا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزهها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجامىآورد.
1665 اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چیز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتى حرام شده باشد مثل نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض، بنا بر احتیاط کفاره جمع بر او واجب مىشود، یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند، یا به هر کدام آنها یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد، و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام آنها را که ممکن استباید انجام دهد.
1666 اگر روزهدار دروغى را به خدا و پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم نسبت دهد، کفاره جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بنابر احتیاط بر او واجب مىشود.
1667 اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، یک کفاره براو واجب است، ولى اگر جماع او حرام باشد یک کفاره جمع واجب مىشود.
1668 اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، براى همه آنها یک کفاره کافى است.
1669 اگر روزهدار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نماید، یک کفاره جمع کافى است.
1670 اگر روزهدار کارى که حلال است و روزه را باطل مىکند، انجام دهد،مثلا آب بیاشامد، و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، یک کفاره کافى است.
1671 اگر روزهدار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید، چنانچه عمدا آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب مىشود، و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون یا غذایى که از صورت غذا بودن خارج شده به دهان او بیاید و عمدا آن را فرو برد، باید قضاى آن روزه را بگیرد، و بنابر احتیاط کفاره جمع هم بر او واجب مىشود.
1672 اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید، یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد،یا به شصت فقیر طعام دهد.
1673 اگر به گفته کسى که مىگوید مغرب شده افطار کند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب مىشود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده،فقط قضاى آن روزه واجب است.
1674 کسى که عمدا روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر براى فرار از کفاره سفر نماید، کفاره از او ساقط نمىشود، بلکهاگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند، بنابر احتیاط کفاره بر او واجب است.
1675 اگر عمدا روزه خود را باطل کند، و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پیدا شود، کفاره بر او واجب نیست.
1676 اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است، و عمدا روزه خود را باطل کند،بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.
1677 اگر انسان شک کند که آخر رمضان استیا اول شوال، و عمدا روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.
1678 اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام یک کفاره واجب مىشود.
1679 اگر زنى شوهر خود را مجبور کند که جماع نماید، یا کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نیست که کفاره روزه شوهر را بدهد.
1680 اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند،چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختیارى نداشته باشد، و در بین جماع زن راضى شود، باید مرد دو کفاره و زن یک کفاره بدهد، و اگر با اراده و اختیار عمل را انجام دهد، اگرچه مجبورش کرده باشد، مرد باید کفاره خودش و زن را بدهد.
1681 اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید،یک کفاره بر او واجب مىشود، و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست.
1682 اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند بجا آورد، کفاره زن را نباید بدهد، و بر خود زن هم کفاره واجب نیست.
1683 کسى که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمىگیرد، نمىتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نماید، بنابر احتیاط باید کفارهاش را بدهد.
1684 انسان نباید در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند، ولى لازم نیست فورا آن را انجام دهد.
1685 اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزى بر آن اضافه نمىشود.
1686 کسى که باید براى کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نباید به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولى چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود مىدهد یا به آنها مىخوراند، مىتواند براى هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
1687 کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمدا کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، و اگر نمىتواند بنابر احتیاط واجب باید سه روز پى در پى روزه بگیرد.
جاهایى که فقط قضاى روزه واجب است
1688 در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است، و کفاره واجب نیست:اول: آنکه روزهدار در روز ماه رمضان عمدا قى کند. دوم: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مساله گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بیدار نشود. . سوم: عملى که روزه را باطل مى کند بجا نیاورد، ولى نیت روزه نکند یار یا کند، یا قصد کند که روزه نباشد. چهارم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابتیک روز یا چند روز روزه بگیرد. پنجم: آنکه در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است. ولى اگر بعد از تحقیق گمان یا یقین کند که صبح شده و چیزى بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست، بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست. ششم: آنکه کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مىکند انجام هد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: آنکه کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخى مىکند و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم: آنکه به گفته کس دیگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: آنکه در هواى صاف به واسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست. دهم: آنکه براى خنک شدن، یا بى جهت مضمضه کند، یعنى آب در دهان بگرداند و بىاختیار فرو رود، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا براى وضو مضمضه کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
1689 اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بىاختیار فرو رود، یا آب داخل بینى کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
1690 مضمضه زیاد براى روزهدار مکروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر استسه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
1691 اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه، بىاختیار یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مىشود، نباید مضمضه کند.
1692 اگر در ماه رمضان بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.
1693 اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمىتواند افطار کند، ولى اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم مىتواند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد.
احکام روزه قضا
1694 اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.
1695 اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که کافر بوده قضا نماید، ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.
1696 روزهاى که از انسان به واسطه مستى فوت شده باید قضا نماید، اگرچه چیزى را که به واسطه آن مستشده براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیت روزه کرده و مستشده و در حال مستى روزه را ادامه داده تا از مستى خارج شده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام کند و بعدا قضا نماید.
1697 اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، مىتواند مقدار کمتر را که احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلا کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمىداند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم، مىتواند پنج روز روزه بگیرد. و نیز کسى هم که نمىداند چه وقت عذر برایش پیدا شده، مىتواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلا اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیستو ششم، مىتواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند.
1698 اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، باید اول، قضاى رمضان آخر را بگیرد.
1699 اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نیت معین نکند روزهاى را که مىگیرد قضاى کدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مىشود.
1700 کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مىتواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.
1701 اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص دیگرى را گرفته باشد،
1702 اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزههایى را که نگرفته، براى او قضا کنند، اگر چه مستحب است.
1703 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزههایى را که نگرفته بر او واجب نیست، و باید براى هر روز یک مدکه تقریبا ده سیر است طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. ولى اگر به واسطه عذر دیگرى، مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزههایى را که نگرفته، باید قضا کند، و احتیاط مستحب آن است که براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
1704 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد، باید روزههایى را که نگرفته، قضا نماید. و نیز اگر در ماه رمضان غیر مرض، عذر دیگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزههایى را که نگرفته، باید قضا کند.
1705 اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمدا قضاى روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها هم به فقیر بدهد.
1706 اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پیدا کند، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد، بلکه اگر موقعى که عذر دارد، تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزههاى خود را قضا کند، و پیش از آن که قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند، باید قضاى آن را بگیرد، و احتیاط واجب آن است که براى هر روز هم یک مد غذا به فقیر بدهد.
1707 اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد، باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
1708 کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، مىتواند کفاره چند روز را به یک فقی بدهد.
1709 اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
1710 اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد، باید قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند. و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را به جا نیاورد، براى هر روز نیز دادن یک مد طعام لازم است.
1711 اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلا چند مرتبه جماع کند، یک کفاره کافى است.
1712 بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضاى نماز و روزه او را به تفصیلى که در مساله گفته شد بجا آورد، ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نیست.
1713 اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد، باید پسر بزرگتر قضا نماید.
احکام روزه مسافر
1714 مسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعتبخواند،نباید روزه بگیرد. و مسافرى که نمازش را تمام مىخواند، مثل کسى که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
1715 مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولى اگر براى فرار از روزه باشد،مکروه است.
1716 اگر غیر روزه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، بنا براحتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر باشد، باید قصد کند که ده روز در جایى بماند و آن روز را روزه بگیرد، ولى اگر نذر کرده باشد روز معینى را روزه بگیرد، مىتواند در آن روز مسافرت نماید.
1717 اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند، نمىتواند آن را در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر کند که روز معینى را در سفر روزه بگیرد، بایدآن را در سفر بجا آورد. و نیز اگر نذر کند روز معینى را چه مسافر باشد یا نباشد،روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد روزه بگیرد.
1718 مسافر مىتواند براى خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبى بگیرد.
1719 کسى که نمىداند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مساله را بفهمد، روزهاش باطل مىشود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحیح است.
1720 اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مىباشد و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
1721 اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند، و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتى به حد ترخص برسد، یعنى به جایى برسد که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود، باید روزه خود را باطل کند، و اگر پیش از آن روزه را باطل کند، بنابر احتیاط کفاره نیز بر او واجب است.
1722 اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد، و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نیست.
1723 اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد.
1724 مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملا خود را سیر کند.
کسانى که روزه بر آنها واجب نیست
1725 کسى که به واسطه پیرى نمىتواند روزه بگیرد، یا براى او مشقت دارد،روزه بر او واجب نیست، ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
1726 کسى که به واسطه پیرى روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید قضاى روزهایى را که نگرفته بجا آورد.
1727 اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمل کند،یا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست. ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و احتیاط واجب آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید روزههایى را که نگرفته قضا نماید.
1728 زنى که زاییدن او نزدیک است و روزه براى حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و باید براى هر روز یک مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست. و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، ودر هر دو صورت روزههایى را که نگرفته باید قضا نماید.
1729 زنى که بچه شیر مىدهد و شیر او کم است، چه مادر بچه یا دایه او باشد، یا بىاجرت شیر دهد، اگر روزه براى بچهاى که شیر مىدهد ضرر دارد، روزه براو واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزههایى را که نگرفته باید قضا نماید. ولى اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچه را شیر دهد، یا براى شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگر که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، احتیاط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.
راه ثابتشدن اول ماه
1730 اول ماه به پنج چیز ثابت مىشود: اول: آنکه خود انسان ماه را ببیند. دوم: عدهاى که از گفته آنان یقین پیدا مىشود بگویند ماه را دیدهایم. و همچنین است هر چیزى که به واسطه آن یقین پیدا شود. سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیدهایم، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، یا شهادتشان خلاف واقع باشد، مثل این که بگویند داخل دایره ماه طرف افق بود، اول ماه ثابت نمىشود. اما اگر در تشخیص بعضى خصوصیات اختلاف داشته باشند، مثل آن که یکى بگوید ماه بلند بود و دیگرى بگوید نبود، به گفته آنان اول ماه ثابت مىشود. چهارم: سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مىشود، و سى روز از اول رمضان بگذرد که بواسطه آن اول ماه شوال ثابت مىشود. پنجم: حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
1731 اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسى هم که تقلید او را نمىکند،باید به حکم او عمل نماید، ولى کسى که مىداند حاکم شرع اشتباه کرده، نمىتواند به حکم او عمل نماید.
1732 اول ماه با پیشگویى منجمین ثابت نمىشود، ولى اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
1733 بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمىشود که شب پیش، شب اول ماه بوده است.
1734 اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیدهایم، باید روزه آن روز را قضا نماید.
1735 اگر در شهرى اول ماه ثابتشود، براى مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکى است.
1736 اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود، مگر دو شهرى که از یکى به دیگرى تلگراف کردهاند نزدیک یا هم افق باشند و انسان بداند تلگراف از روى حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.
1737 روزى را که انسان نمىداند آخر رمضان استیا اول شوال، باید روزه بگیرد، ولى اگر پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است، باید افطار کند.
1738 اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید، و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است. و بنابر احتیاط واجب باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد. ولى اگر بعد گمان پیدا کرد، باید به آن عمل نماید.
روزههاى حرام و مکروه
1739 روزه عید فطر و قربان حرام است، و نیز روزى را که انسان نمىداند آخر شعبان استیا اول رمضان، اگر به نیت اول رمضان روزه بگیرد، حرام مىباشد.
1740 اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بین برود، و همچنین اگر شوهر او را از گرفتن روزه مستحبى جلوگیرى کند، بنابر احتیاط واجب باید خوددارى کند.
1741 روزه مستحبى اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، جایز نیست، بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود، ولى او را از گرفتن روزه مستحبى جلوگیرى کنند، احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد.
1742 اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبى بگیرد، و در بین روز پدر او را نهى کند، باید افطار کند.
1743 کسى که مىداند روزه براى او ضرر ندارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد،باید روزه بگیرد. و کسى که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد، و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست، مگر آن که به قصد قربتبگیرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.
1744 اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد و از آن احتمال ترس براى او پیدا شود، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، نباید روزه بگیرد،و اگر روزه بگیرد صحیح نیست، مگر آن که به قصد قربت گرفته باشد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.
1745 کسى که عقیدهاش این است که روزه براى او ضرر ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته، باید قضاى آن را بجا آورد.
1746 غیر از روزههایى که گفته شد، روزههاى حرام دیگرى هم هست که در کتابهاى مفصل گفته شده است.
1747 روزه روز عاشورا و روزى که انسان شک دارد روز عرفه استیا عید قربان،مکروه است.
روزههاى مستحب
1748 روزه تمام روزهاى سال غیر از روزههاى حرام و مکروه که گفته شد مستحب است. و براى بعضى از روزها بیشتر سفارش شده است، که از آن جمله است: 1- پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه، و چهارشنبه اولى که بعد از روز دهم ماه است.و اگر کسى اینها را بجا نیاورد مستحب است قضا نماید، و چنانچه اصلا نتواند روزه بگیرد، مستحب استبراى هر روز یک مد طعام یا 6/12 نخود نقره به فقیر بدهد. 2- سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه. 3- تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از این دو ماه اگر چه یک روز باشد. 4- روز عید نوروز، روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذىقعده، روز اول تا روز نهم ذىحجه، روز عرفه ولى اگر بواسطه ضعف روزه، نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مکروه است، عید سعید غدیر 18 ذىحجه روز اول و سوم محرم،میلاد مسعود پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم، 17 ربیع الاول روز مبعثحضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم، 27 رجب و اگر کسى روزه مستحبى بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند، بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند، مستحب است دعوت او را قبول کند، و در بین روز افطار نماید.
مواردى که مستحب است انسان از کارهایى که روزه را باطل مىکند خوددارى نماید
1749 براى شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگر چه روزه نیستند از کارهاى که روزه را باطل مىکند خودارى نمایند: اول: مسافرى که در سفر، کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جایى که مىخواهد ده روز بماند، برسد. دوم: مسافرى که بعد از ظهر به وطنش یا به جایى که مىخواهد ده روز در آن جا بماند برسد. سوم: مریضى که پیش از ظهر خوب شود و کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد. چهارم: مریضى که بعد از ظهر خوب شود. پنجم: زنى که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود. ششم: کافرى که در روز ماه رمضان مسلمان شود.
1750 مستحب است روزهدار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند،ولى اگر کسى منتظر اوستیا میل زیادى به غذا دارد که نمىتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اول افطار کند. ولى به قدرى که ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن بجا آورد.