1: روز اول ماه رمضان
مسجد النبى(ص) دچار آتش سوزى شد
روز اول ماه رمضان بنا به نقل «سمهودى مورخ عامه» در سال 654 هجرى، مسجد النبى (صلى الله علیه و آله) و حجرات مقدسه آن دچار آتش سوزى شد، و به قدرى شعلههاى آتش دامنه دار شد، که سقف و دیوارها را فرا گرفته و فرو ریخت این زمان مصادف با حکومت معتصم عباسى بود، وى دستور داد، بنیان مسجد را دوباره به پاى داشتند. (1)
ولایتعهدى امام رضا(ع)
ایضا از وقایع روز اول ماه رمضان «بنا به نقل شیخ مفید در مسار الشیعه» روز بیعتبه ولایتعهدى حضرت رضا علیه السلام است، و این عمل از طرف مامون عباسى فقط یک نقشه سیاسى براى فرو نشاندن انقلابات داخلى مخصوصا جلوگیرى از خروج و قیام شیعیان ایران (که در اوائل خلافت مامون گرداننده خلافت او بودند) انجام گرفت. و دیگر ترس قیام اولاد على (علیه السلام) از جمله عوامل ولایتعهدى حضرت رضا (علیه السلام) از طرف مؤمون به شمار مىآید. (2)
3: روز سوم ماه رمضان
غزوه تبوک یا فاضحه
غزوه تبوک یا فاضحه از جنگهاى حساس بین مسلمانان و رومیان که در سال نهم هجرى بر پا شد و به صلح انجامید نیز در روز سوم ماه مبارک رمضان واقع گشت، و علت ایجاد این جنگ چنین بود که جاسوسان، به دربار امپراطوى روم (هراقلیوس) (هرقل) گزارش دادند، که پیامبر اسلام از دار دنیا رفت، امپراطور شوراى نظامى تشکیل داد، و تمامى حاضران موقع را مناسب بسیج لشکر روم علیه حجاز دیدند و به سرپرستى مردى به نام یوحنا، یا (باغباد)، به سوى حجاز رهسپار، و در تبوک (محلى میان حجاز و شام) با سپاه اسلام تلاقى کردند، و سپاه اسلام در تبوک کناره چشمه آبى تمرکز یافتند، و اینکه چرا این جنگ را فاضحه مىنامند بدان علت است که منافقان از حضور در جنگ تخلف ورزیدند، و رسوا شدند، و این جنگ را «ذوالعسره» نامند زیرا که مسلمانان از نظر آذوقه و مرکب و مهمات بسیار در عسرت و سختى بسر بردند. (3)
7: روز هفتم ماه رمضان
وفات حضرت ابوطالب(ع) در روز هفتم
روز هفتم ماه رمضان بنا به نقل شیخ مفید قدس سره سال دهم بعثتحضرت ابوطالب عم و یار با وفاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) وفات یافت.
همان مرد بزرگوارى که در تمام نشیب و فرازهاى دوران رسالت و قبل از رسالتبرادر زاده عزیزش را یارى کرد و شر قریش را از او بازداشت و قلب نازنین پیامبر (صلى الله علیه و آله) را در تبلیغات و رسالت الهى خوشحال و مسرور نمود، و با کلماتى نظیر: «اذهب یابن اخى فقل ما احببت فوالله لا اسلمک لشىء ابدا» اى پسر برادرم برو و هر چه دوست مىدارى بگو (با مشرکین و قریش) به خدا سوگند تو را در هیچ پیش آمدى وا نمىگذارم، (نوازش مىنمود) و از او پشتیبانى مىکرد.
کفه ایمان ابوطالب از کفه ایمان همه خلق سنگین تر است
آرى به این بزرگوار تهمتبى ایمانى مىزنند، حضرت باقر (علیه السلام) فرمود: اگر ایمان ابى طالب را در یک کفه ترازو بگذارند و ایمان این خلق را در کفه دیگر، ایمان او سنگین تر است. (4) آرى ابوطالب چهل و دو سال، در نهایت وفا و صمیمیت و فداکارى به کفالت و حمایت پیامبر (صلى الله علیه و آله) پرداخت، که او مانند پدرى مهربان و همسرش فاطمه بنت اسد همچون مادرى او را خدمت و حفاظت و پرستارى نمودند. و مرگ ابوطالب پیامبر (صلى الله علیه و آله) را به شدت متاثر ساخت، چرا که حضرت یگانه حامى و پناه گاه خود را بعد از خدا از دست داد، که دشمن پس از او بر پیامبر (صلى الله علیه و آله) جرى و گستاخ گشتند. و مدفن آن حضرت در مکه قبرستان ابوطالب که به نام آنجناب نامیده شده قرار گرفت، «تغمده الله ببحبوحات جنانه» (5)
وفات حضرت خدیجه ماه رمضان سال دهم بعثت
در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثتخدیجه بانوى فداکار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنجسالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشتحضرت خدیجه را «عام الحزن» سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بىهمتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راستشد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن» نام نهاد و مصیب پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا که پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد. (6)
به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده
عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمىرفت مگر آنکه خدیجه سلام الله علیها را یاد مىکرد، و بر او به خوبى و نیکى مدح و ثنا مىنمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناک شد، به طورى که موى جلوى سرش از غضب تکان مىخورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامى که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامى که مردم مرا تکذیب مىکردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود» (7)
12: روز دوازدهم ماه رمضان
حدیث مواخاة و عقد برادرى در اسلام
در دوازدهم رمضان، پیامبر (صلى الله علیه و آله) بین اصحاب عقد برادرى خواند، و بین خود و على (علیه السلام) نیز برادرى قرار داد، و با این عقد اخوت، برادرى و مساوات و برابرى را در اسلام بنیان گذاشت اهل جهان را یک عائله و افراد بشر را عضو یک خانواده شمرد، و براى همیشه نژاد پرستى و امتیازات مادى و قبیلگى و رنگ و پوست را از ساحت مقدس اسلام پاک نموده وا اسف از استعمار فرهنگى و سیاسى دنیاى استکبار که مانع از اجراى این اصل در روى زمین است.
«ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون» (8) این آئین شما آئین یگانهاى است «مشترک همه ادیان من است» و من پروردگار شمایم، پس مرا بندگى کنید».
«قل یا ایها الناس انى رسول الله الیکم جمیعا» (9) بگو: اى مردم من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم، ولى این بینات و براهین ساطعات براى یهود و نصارى آن روز همچنین براى صهیونیست و امپریالیست این زمان خوش آیند نبوده و نیست، چون آنان با این مساواتها و برابریها نمىتوانند تفوق و برترى خود را بر جهان مستضعفین محکم سازند و جلو استحمارشان از خلق، گرفته مىشود!!.
15: روز پانزدهم ماه رمضان
ولادت امام مجتبى سبط اکبر(ع)
پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهائى در توضیح المقاصد) روز ولادت موفور السعادت حضرت سبط اکبر، امام حسن مجتبى (علیه السلام) است، و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتى مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر(صلى الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانى دل مبارک حضرت را فرا گرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبهاش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینى ابنى»، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه فرمود: (که نخستین صدائى که گوش نوزاد با او آشنا شد، صداق حق جدش خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله) بود، صداى توحید، صداى تکبیر، صداى تهلیل، و صداى تصدیق به نبوت پیامبر( صلى الله علیه و آله) جد گرامش. که خداى توفیق این سنتسنیه را به امتش و به شیعیان حضرت مجتبى (علیه السلام) در مورد نوزادان عنایت فرماید. پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «یا على هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذاردهاى؟ عرض کرد: «ما کنت لا سبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمىگیرم، هنوز لحظاتى نگذشته بود که بشیر وحى جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلى الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمیه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر (صلى الله علیه و آله) شخصا براى حسن (علیه السلام) عقیقه کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد.
17 یا 18: روز هفده یا نوزده ماه رمضان
وقوع غزوه بدر
در هفدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت، غزوه بدر واقع شد، (10) این غزوه، نخستین مقابله سپاه اسلام با کفر، و نبرد اهل توحید با اهل شرک بود، در این غزوه مشرکان از جنبه ساز و برگ و اسلحه و مهمات بر مسلمانان برترى داشتند، و نفرات و افراد آنها تقریبا سه برابر سپاه اسلام بود.
فتح مکه در سال هشتم هجرى و بیستم ماه رمضان«انا فتحنا لک فتحا مبینا» (11) براستى ما براى تو پیروزى روشن و آشکارى ایجاد و مقرر نمودیم ، طبق نقل کتابهاى (12) معتبر فتح مکه در بیستم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجرت اتفاق افتاد.
تا سال هشتم هجرت با فتوحات پى در پى و پیروزیهائى که نصیب اسلام شد شهر مکه، مرکز شبه جزیره و معبد همگان، و مسجد الحرام، و کعبه معظمه و قبله اسلام و مسلمین،همچنان در تصرف بت پرستان و مشرکان باقیمانده و بت پرستى و فساد و انحطاط اخلاقى و استثمار و استعباد انسانها در آنجا رائجبود، و سیصد و صتبتبر کعبه نصب بود که مورد پرستش بت پرستان و قریش قرار مىگرفت، که وقتى مکه را پیامبر (صلى الله علیه و آله) فتح کرد و در کنار خانه خدا پیاده شد، و بى امان به شکستن بتها پرداخت، بزرگ بتها، «هبل» بود که پیامبر (صلى الله علیه و آله) با چوبى به آنها اشاره مىکرد، یا گوشه کمان در چشم آنها مىخلانید، و این آیه را مىخواند، «قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» (13) پیامبر) بگو که حق آمد و باطل نابود شد که هر آینه باطل نابود شدنى است، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) از على (علیه السلام) مشتى سنگریزه گرفت و بر آنها زد، و آیه «قل جاء الحق ...» را قرائت نمود همه بتها برو افتادند سپس همه را از مسجد بیرون بردند و شکستند.
پاى على(ع) بر دوش پیامبر (ص) جهتشکستن بتها
براى انداختن چند بتبزرگ از فراز دیوار کعبه، به فرمان پیغمبر (صلى الله علیه و آله) امیر المؤمنین على (علیه السلام) پا بر کتف مبارک پیامبر (صلى الله علیه و آله) گذاشت و بتها را بزیر افکند، و با پیامبر (صلى الله علیه و آله) با این وضع شکوهمند و افتخار آمیز همکارى کرد.
21: روز بیست و یکم ماه رمضان
شهادت حضرت امیر المؤمنین(ع)
یکى از حوادث بزرگ ماه رمضان شهادت مولاى متقیان على (علیه السلام) است، او از یاران با وفاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) و وصى و وزیر و ابن عم و داماد آن حضرت بوده که پیامبر (صلى الله علیه و آله) در حق پسر عمش فرمود: «ان هذا اخى و وصیى و وزیرى و خلیفتى فیکم فاسمعوا له و اطیعوا»، همانا على (علیه السلام) برادر و وصى و وزیر و خلیفه من است در میان شما از او بشنوید و او را اطاعت کنید. (14)
مطلب جالب و قابل تذکر این است که آن حضرت مساله شهادت خویش را خبر اد، صاحب کشف الغمه از کرامات حضرت على (علیه السلام) نقل مىنماید: وقتى حضرت از قتال خوارج نهروان به کوفه برگشت، در ماه مبارک رمضان داخل مسجد شد، پس از دو رکعت نماز به منبر تشریف برد، خطبه بسیار زیبائى قرائت فرمود: «فخطب خطبة حسناء» آنگاه رو به فرزندش حضرت مجتبى (علیه السلام) کرد، فرمود یا ابا محمد چقدر از ماه رمضان رفته؟ عرض کرد سیزده روز یا امیر المؤمنین، سپس از امام حسین (علیه السلام) پرسید یا ابا عبد الله چقدر از این ماه مانده، عرض کرد هفده روز یا امیر المؤمنین، آنگاه امام (علیه السلام) دست مبارک خویش را به محاسن شریف خویش گذاشت که در آن حال سفید بود فرمود: این محاسنم به خونم خضاب خواهد شد، سپس این بیت را در مورد قاتلش فرمود:
ارید حیاته و یرید قتلى خلیلى من عذیرى من مراد (15)
من خواستار حیات و زندگى او هستم و او قصد جانم مىکند، کسى که مورد علاقه من بود و او ابن ملجم مرادى است.
«ثم قال: هذا و الله قاتلى»، سپس اشاره به او فرمود: این قاتلم مىباشد، گفتند یا امیر المؤمنین آیا او را نمىکشى، فرمود: او که هنوز با من کارى نکرده است . (16)
عبدالرحمان بن ملجم مرادى لعنة الله علیه وقتى این کلمات را شنید سخت ترسید و خاموش نشست تا آن حضرت از منبر فرود آمد، پس آن ملعون برخاستبه عجله در برابر آن حضرت بایستاد و عرض کرد یا امیر المؤمنین من حاضرم و در خدمتشما هستم، این دست راست و چپ من است که در مقابل شما است، قطع کن دستهایم را و یا من را به قتل برسان، امام فرمود: چگونه تو را بکشم و حال آنکه جرمى از تو بر من واقع نشده است و اگر هم بدانم تو قاتل من هستى تو را نخواهم کشت، لکن بگو آیا از جهودانى زنى حاضنه داشتى؟ و روزى از روزها به تو خطاب کرد: «اى برادر کشنده شتر ثمود؟» عرض کرد چنین بود یا امیر المؤمنین، حضرت دیگر سخن نگفت. (17)
فتح اندلس توسط طارق بن زیاد
در رمضان سنه 92 فتح اندلس به دست مسلمین به رهبرى طارق بن زیاد صورت گرفت و خداوند او را بر «ملک لذریق» در کنار نهر (لکة) به پیروزى رسانید. (18)
مسلمانان عرب و بربرهاى شمال آفریقا در سال 92 هجرى تحت فرماندهى سردار نامى طارق بن زیاد که خود از قوم سلحشور بربر و یکى از افسران لایق موسى بن نضیر فرمانرواى آفریقا بود با 12 هزار سپاهى از تنگه میان مراکش، و اسپانیا، (که امروز به نام این سردار نامى جبل الطارق نامیده شده) گذشت، و در اندک زمانى سراسر اسپانیا که شامل کشور پرتقال کنونى هم بود فتح کرد، دکتر گوستاولوبون مىنویسد: این فتح با نهایتسرعت انجام گرفت، تمام شهرهاى بزرگ دروازهها را به روى این سپاه گشودند، و مانند قرطبه، مالقه، غرناطه، طلیطله، و شهرهایى دیگر بدون مزاحمت فتح شد و به تصرف مسلمین در آمد و در طلیطله که پایتخت مسیحیان بود، بیست و پنج تاج از سلاطین «گت» به دست مسلمانان افتاد. (19)
آخرین جمعه ماه رمضان
روز قدس روز مقابله مستضعفین علیه مستکبرین
یکى از وقایع تاریخى که بسیار حائز اهمیت است در اوائل پیروزى انقلاب اسلامى ایران که به دست زعیم و رهبر کبیر مسلمین جهان حضرت امام خمینى ره دائر شده، «روز جهانى قدس است» که از روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان 1399 قمرى (1358 شمسى) شروع و مقرر گشت هر ساله در چنین روزى تمام مسلمین جهان راهپیمایى کنند.
اینک قسمتى از پیام امام خمینى قدس سره به مناسبت روز جهانى قدس از نظر خوانندگان گرامى مىگذرد: روز قدس، جهانى است، و روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملتهائى است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند، روزى است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد، متعهدین امروز را روز قدس مىدانند و عمل مىکنند به آنچه که باید بکنند، و منافقین و آنهائى که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنائى دارند، و با اسرائیل دوستى دارند در این روز بى تفاوت نیستند، و یا ملتها را نمىگذارند که تظاهرات کنند.
روز قدس، روزى است که باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود باید ملتهاى مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همانطور که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند، و این جرثومههاى فساد را به زبالهدانها بریزند.
روز قدس، روزى است که باید همت کنند و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم، روز قدس روزى است، که باید به این روشنفکرانى، که در زیر پرده با آمریکا و عمال آمریکا روابط دارند هشدار داد، هشدار به اینکه اگر از فضولى دستبر ندارند سرکوب خواهند شد.
روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، و روز حکومت اسلامى است. (20)
سخنرانى امام خمینى ره در روز قدس با محتواى و ابعاد وسیعى که دارد، اهم نکاتش بر تجمع و اتحاد مسلمین براى سرکوبى دشمنان اسلام تکیه شده، و اگر مسلمانان نیرومند جهان ید واحده شوند و اختلاف عقیده و اختلاف مذهب را کنار بگذارند، و براى دفاع از حریم اسلام، و قرآن، و کعبه، که مشترک بین همه اقشار مسلمین عالم استبکوشند، هرگز اجازه تجاوز کفار و منافقین را به حریم اسلام و مقدسات آن نخواهند داد، تا جائى که چند میلیون صهیونیست قبله اول مسلمین (بیت المقدس) را اشغال نموده، و در بین مسلمین تفرقه و جدائى بیندازند، و اینها هستند که شیعه را از سنى، و سنى را از شیعه جدا مىنمایند، وحدت مسلمین را به هم مىزنند، تا کمر مسلمین را بشکنند، و از تفرقه آنان بهرههاى خود را ببرند.
پىنوشتها:
1- الوقایع و الحوادث، ص 13
2- از همین کتاب و کتاب رمضان در تاریخ ص 11.
3- الوقایع و الحوادث ص 19 جهت اطلاع بیشتر از غائله جنگ تبوک به آدرس نامبرده مراجعه فرمائید.
4- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، نقل از رمضان در تاریخ، ص 48.
5- رمضان در تاریخ نوشته آیت الله صافى، ص 57.
6- اسد الغابه، مسار الشیعه، مفید - نقل از رمضان در تاریخ.
7- اسد الغابه مسار الشیعه مفید - نقل از رمضان در تاریخ.
8- سوره انبیاء آیه 92
9- سوره اعراف، آیه 157.
10-توضیح المقاصد، ص 16 - مسار الشیعه، ص 29 - نقل از رمضان در تاریخ.
11-سوره فتح، آیه 1.
12- مسار الشیعه، ص 30 و توضیح المقاصد، ص 7.
13-سوره اسرى، آیه 18.
14- رمضان در تاریخ، ص 254.
15 و 16- کشف الغمه، ص 414.
17- وقایع الایام خیابانى تبریزى، ص 555- سپس این شعر را انشاء کرد، و خطاب به نفس خویش و چنین فرمود:
اشدد حیازیمک للموت فان الموت لا قیکا و لا تجزع عن الموت اذا حل بنادیکا
اى على: کمر همتت را براى مرگ محکم ببند، زیرا بالاخره مرگ به ملاقات تو خواهد آمد، و اظهار عجز مکن از مرگ، آن هنگام که به سراغ تو آمد و تو را در بر گرفت.
18- ارکان الاسلام، ص 18.
19- تاریخ فتوحات اسلامى در اروپا، پیشگفتار.
20- سخنرانى امام خمینى قدس سره در روز جهانى قدس، سنه 1358 تفصیل این سخنرانى در کتاب رهنمودهاى امام، ص 96 موجود است.
روزه، درمان بیماریهاى روح و جسم ص 176
سید حسین موسوى راد لاهیجى
منبع: حوزه نت