ملاقات سوم - تشرف پیرمرد قفل ساز
شنبه 23 مرداد 1389      13411بازديد


یا صاحب الزمان - یا مهدی - یا امام زمان

استاد بزرگوار حضرت آیت‌الله حاج آقا حسن صافی اصفهانی قدّس‌سره داستانی را نقل می کردند که بسیار شنیدنی و عبرت آموز است:

در کربلای معلّا یکی از علما که به علوم غریبه آگاهی داشته است، تصمیم می‌گیرد که به وسیله علم جفر خود را به امام عصر (سلام‌الله‌علیه) برساند. در نتیجه در داخل یکی ازغرفه های صحن امام حسین‌ (سلام‌الله‌علیه) به محاسبات این علم می‌پردازد. پاسخی که دریافت می‌دارد  این بوده  است که امام داخل صحن با پیرمردی قفل‌ساز در حال صحبت هستند و گل می‌گویند و گل می‌شنوند. تردید می‌‌کند مبادا  فلان قسمت از برنامه را اشتباه کرده باشم. بار دوم و سوم نیز حساب می‌کند و نتیجه همان می‌شود. در این هنگام عزم خود  را بر دیدار جزم می‌کند که هر چه بادا باد. می‌بیند آری امام (علیه‌السلام) در همان زاویة صحن که به وسیله آن علم درک کرده است، با آن مرد قفل‌ساز مشغول گفتگو هستند. چون می‌بیند که آقا در حال خداحافظی هستند، رو به امام به سرعت حرکت می‌کند. امام (علیه‌السلام) از آن پیر‌مرد خداحافظی کرده و رو به سوی ایشان می‌آیند. و وقتی با او رودررو قرار می گیرند، می‌فرمایند: «فلانی تو هم مثل این پیر مرد قفل ساز شو تا من به سراغ تو بیایم» و از کنارش می‌گذرند.

این عالم می‌گوید: همان وقت به سراغ این پیرمرد قفل‌ساز رفتم تا او و رفتار و روحیاتش را شناسایی کنم. از او پرسیدم: این آقایی که با ایشان صحبت داشتی، که بود؟ در پاسخ گفت: تا آن جا که می دانم آقا سیدمهدی، فرزند مرحوم آقا سیدحسن، هستند که پدرشان هم به رحمت خداوند رفته است. از نوع جواب او به زودی متوجه شدم که آقا خود را به او معرفی کرده‌اند، ولی این بنده خدا متوجه نشده است که ایشان امام‌عصر (سلام‌الله‌علیه) هستند. نزدیک بود او را از حقیقت امر آگاه سازم، ولی به خود آمدم که اگر این کار صلاح این بندة خدا بود، خود آقا به او توجه می‌دادند. ازحالات آقا و زمان آشنایی او با آقا و غیره پرسیدم... دقت کردم ببینم که این پیرمرد چه ویژگی خاصی دارد که امام مرا به آن دعوت فرموده‌اند: عاقبت دریافتم که در کنار تقید ایشان به مسائل شرعی و کسب حلال؛ بارزترین ویژگی اخلاقی او این است که سخت به قول و قرارش با مردم پایبند است و اگر می‌گوید قفل شما فلان موقع آماده است، آن را حتماً سر وقت و شاید زودتر آماده کرده است.1

مراعات ظرافت‌های اخلاقی بی‌تردید در تکامل انسان سالک، نقشی جدی و اساسی دارد. چنانچه سهل‌انگاری در امور اخلاقی نیز تنزل‌آور و دورکننده از مقام قرب الهی است.

بازگشت به داستان هایی از ملاقات با امام زمان علیه السلام
بازگشت به ویژه نامه ماه بندگی (ماه رمضان 89)

مطالب بیشتر


     نظرات شما



    ramin  
    کاش منم میتونستم کار مردم رو به موقع تحویل بدم دوشنبه 16 خرداد 1390
    عاصی  
    هزارنکته باریکتر ز مو اینجاست -نه هر که سر نتراشد قلندری داند شنبه 28 مرداد 1391
    ستایش  
    کاش امام ی گوشه نظری هم بما میکردن هر چند ما میدونیم ایراد از دل خودمونه ولی من میدونم اگه منم اقا رو صدا بزنم بی جوابم نمیذاره پنج شنبه 20 تير 1392
    ....  
    راستش من خیلی جاها دیر میکنم خیلی وقتا میترسم بازم دیر بشه....کاش نشه کاش بشه که من وهمه امثال من مثه آقامون منظم باشیم... دوشنبه 18 خرداد 1394
    فاطمه  
    کاش میشد منم آقا رو ببینم ای کاش زود تر بیایی ای کاش همین جمعه بیایی
    پنج شنبه 29 بهمن 1394
    ali  
    این داستانش معروفه...ان شاء... که ما هم این لیاقتو پیدا کنیم پنج شنبه 03 تير 1395
    نام    
    پست الكترونيكي:  
    نظر:  
     
     
     
     
       
    دریافت اطلاعات...
    مقالات
    دریافت اطلاعات...