اى هنر منجلى
کردگار
اى سبب چرخش لیل و نهار
اى حرمت
دست نیازیدنى
شأن و مقامات تو
نادیدنى
فتح فتوح
همه خلقت تویى
احسن خلق آیه عصمت تویى
در همه ی
مُلک و مَلَک مُبدعى
بر همه اسرار تو مستودعى
اى تو به
اخیار وجیهةاللَّه
بر همه ابرار ولیةاللَّه
کوثریت
نخله والاستى
کثرت آن شاخه طوباستى
در همه جا
نسل سیادت زتوست
وز همه رو بال سعادت ز توست
کار خدا
منقبت حضرتت
معرفت از ناحیت حضرتت
سقف زمان
آینه بندانِ توست
ابر کرم فاطمه بارانِ توست
رایحه سیب
بهشتى توراست
مقصدم از پاک سرشتى توراست
آب و گل ما
ز تو پرداختند
خانه دل با گل تو ساختند
پنجره خانه
دل رو به توست
مرغ دل خسته پرستوى توست
عالم و آدم
همه شیدائیت
شمس و قمر پرتو زهرائیت
زهره زهرا
دو جهان نام توست
کن فیکون بسته به اقدام توست
فاش کنم
گرفته بى تملق
بر تو اراده خدا تعلق
فاش کنم
قصه لولاک را
خلق سماواتى افلاک را
این من و
این دینم واین حرف نغز
فاطمه، احمد و على اسم رمز
اسم تو
موجود مطیع خداست
آن محک رمز بدیع خداست
نام تو در
بوته هر امتحان
گشت قبول از هنر
کن فکان
آن چه صفات
است به اسماء حق
در همه موصوف تویى اى سَبَق
کى ثمر
فعلیه خاتمى؟
خاصیت اسمیه اعظمى
آنچه که
مدح است به امالکتاب
وصف تو زهراست به هر فصل و باب
هرکه ره و
رسم ولایت رود
تازه به سرمنزل عصمت رسد
اى به
مسیرتو خدا آشکار
رمز على دوستیم فاش دار
با تو مسیر
ازلى ممکن است
مشى تو با ذکر على ممکن است
با همه
اخلاص و صفا خوانمت
فاطمه جان عین
خدا دانمت
بى تو
پذیرش نشوند انبیاء
بى تو به جایى نرسند اولیاء
معجزه و
مصحف و لوح و قلم
از ید و بیضاء
تو گردد علم
ام ابیها اگرت
نام شد
خلقت تو ضامن
اسلام شد